قسمت هفدهم منتشر شد.
وزارت فرهنگ و هنر در سال 1310 تصمیم به تشکیل کانون بانوان گرفته تا با تشکلهای مشابه رقابت و سپس آن ها را حذف کند. میرزا محمود زنبورکچی کارمند عالیرتبه اداره سجل احوال، دعوت می شود تا در کنار دلبرجان تاجرباشی مسئولیت انتخاب اعضا و سپس فعالیت کانون را بر عهده بگیرد و …
قسمت پانزدهم منتشر شد.
نقش اصلی سریال آفتاب پرست را جواد پورشه با هنرنمایی پژمان جمشیدی ایفا میشود. علت اصلی لقب او این است که پورشه در بین همه ماشینها به قدرت و سرعت معروف است و جواد هم به قدرت و سرعت در دزدی معروف شده که در کار خودش سطح یک حساب میشود. او که در اوایل سریال تازه از زندان آزاد شده است تصمیم دارد دیگر به کار قبلی خودش ادامه ندهد که ناگهان با پیشنهادی مواجه میشود که دست به کارهای بزرگتر از دزدی می زند...
نیک دیلی به عنوان نگهبان شب در موزه تاریخ طبیعی آمریکا راه پدرش را دنبال می کند، بنابراین او می داند که وقتی خورشید غروب می کند چه اتفاقی می افتد. اما زمانی که فرمانروای دیوانه Kahmunrah فرار می کند، این بر عهده نیک است که موزه را یک بار برای همیشه نجات دهد.
اقتباسی موزیکال از رمان کلاسیک چارلز دیکنز است که در مورد مرد خسیسی به نام اسکروج میباشد که سفری را به قصد رستگاری آغاز میکند. او تنها یک شب فرصت دارد تا با گذشته خود روبرو شده و آیندهای بهتر بسازد اما…
ترسیم داستان واقعی و قابل توجه فرصت، یک مریخ نورد اکتشافی ناسا که برای یک ماموریت 90 روزه به مریخ فرستاده شد اما در نهایت به مدت 15 سال زنده ماند.
چندین نفر از رهبران خلافکار شهر گاتهام توسط فردی ناشناس به قتل میرسند و پلیس بتمن را به این قتلها متهم میکند؛ ولی ...
داستانی از طریق چشمان دختر جوانی روایت میشود که خانوادهاش پس از اینکه تصمیم میگیرند خارج از شبکه زندگی کنند، از کنترل خارج میشوند.
ژیزل خوشبختی را زیر سوال می برد و ناخواسته زندگی افراد در دنیای واقعی و آندالاسیا را زیر و رو می کند...
هر شب کریسمس، هدیه شبح کریسمس یک روح تاریک را انتخاب می کند تا با دیدار سه روح اصلاح شود. اما در این فصل، او اسکروج اشتباهی را انتخاب کرد. کلینت بریگز میزهای میزبان شبحوار خود را برمیگرداند تا زمانی که Present خود را در حال بررسی مجدد گذشته، حال و آینده خود میبیند.
لیزا در سفری شبانه با هواپیما، کنار مردی غریبه به نام «جکسن» قرار می گیرد. خیلی زود آشکار می شود که «جکسن» آدم شرور و خطرناکی است و قصد ربودن «لیزا» را دارد. «لیزا» هم چنین متوجه می شود که جان پدرش در خطر است...