امیلی دختری جوان است که میخواهد به عنوان رئیس یک انجمن انتخاب شود. در این میان او یک تنبل درختی بامزه را قبول کرده و تصور میکند که این موضوع به او کمک میکند تا در انتخابات انجمن برنده شود، اما با وقوع مجموعهای از حوادث مرگبار، تمام تصورات امیلی درباره این حیوان مرموز به هم میریزد و…
زنی جوان به نام براین آدامز از جامعه فاصله میگیرد تا آرامش را در خانهای که در آن بزرگ شده است، پیدا کند. اما براین به زودی با انبوهی از موجودات فرازمینی روبرو میشود که آیندهاش را تهدید کرده و در عین حال او را مجبور میکنند تا با گذشتهاش روبرو شود
بعد از اینکه عمه مارج وارد خانهٔ خالهٔ هری پاتر میشود با هری درگیری پیدا میکند و هری ناخواسته باعث اتفاق ناخوشآیندی میشود: عمه مارج باد شده و مانند بادکنکی به هوا میرود. هری از خانه فرار میکند و منتظر اظهارنامه وزارت جادو میشود زیرا انجام جادو برای افراد زیر هفده سال ممنوع است و هری فقط 13 سال سن دارد. اما او میفهمد که سیریوس بلک کسی بوده که پدر و مادرش به ولدمورت فروخته و اکنون از زندان آزکابان فرار کرده و اکنون به دنبال اوست. به همین دلیل هاگوارتز برای او حکم اخراج نمیفرسد تا هری در هاگوارتز در امان باشد. هری در سالی سخت قرار گرفته و باید مواظب باشد که مورد حمله سیریوس بلک قرار نگیرد. اما سیریوس با نقشهای هری را به طرف او میکشاند و به او میگوید که بیگناه است و کسی که پدر و مادرش را به ولدمورت فروخته پیتر پتیگروست که انگشتش را برید (تا همه فکر کنند او مرده) بعد تبدیل شد به یک موش که از قضا موش خانگی رون است.
یک سرباز بریتانیایی جنگ جهانی دوم به نام برنارد جرد برای شرکت در مراسم بزرگداشت هفتادمین سالگرد روز دی از خانه سالمندان فرار میکند و…
وقتی آرمن که خرچنگ خشکی است عاشق رامونا که خرچنگ دریایی است می شود، میان دوستان و خانواده این دو بحث و نزاع در می گیرد. اما طوفانی باعث می شود این دو نفر از خانه دور شوند و علاقه میانشان آن ها را وارد یک ماجراجویی باشکوه می کند که باعث همبستگی دو خانواده می شود.
داستان در مورد خانوادهای است که با ورود بچهای عجیب و غریب به خانه اشان اتفاقات زیادی رخ میدهد. در حالی که خانواده انگشت اتهام خود را به سوی پسر بزرگتر نشانه میرود و او را حسود میخوانند طولی نمیکشد که اوضاع عوض میشود و این دو برادر چارهای ندارند جز اینکه در مقابل خطری که خانواده را تهدید میکنند با هم متحد شوند که فرانسیس فرانسیس می خواهد با استفاده از شیری که از بچه رئیس دزدیده است توله سگ ها توله سگ بمانند و عشق بچه هارا کم کند
ویرا یک اسلحه را از یک اسلحه خانه می دزدد، غافل از اینکه ارجان، وارث مغازه، او را تعقیب خواهد کرد. ارجان به ویرا تیراندازی و پرداخت هزینه اسلحه را یاد می دهد، اما ارجان عاشق او می شود. ویرا ارجان را به چالش می کشد و باعث ایجاد پیچ و تاب در رابطه آنها می شود.
لیزا همه تلاشش را می کند تا زندگی بهتری برای خود و دخترش فراهم کند. او شغل جدیدی را در یک داروخانه که بدهی زیادی بالا آورده پیدا می کند، اما گرفتار یک توطئه جنایی می شود و...
زن بارداری که در استراحت مطلق به سر می برد، نمی داند خانه اش را ارواح تسخیر کرده اند یا خودش دچار توهم شده است.
یک خواهر و برادر که عاشق یکدیگر هستند اما به یکدیگر اعتماد ندارند، با یک گروه کوچک به سفر قایقرانی رفتینگ در رودخانههای خروشان میروند. یکی از دوستان آنها از دوران کودکی...