
جیمی و اورلی که از خبر بارداری غیرمنتظره شوکه شدهاند، ناخواسته باعث آغاز تهاجم بیگانگان در شهر کوچکشان میشوند و در مسیر نجات یکدیگر، شهرشان و در نهایت کل کهکشان، یاد میگیرند چگونه با هم همکاری کنند.
وقتی یک بوکسور شکستخورده که دوران اوجش را پشت سر گذاشته، رؤیاها و روابطش در آستانه فروپاشی قرار میگیرند، دوباره با گروهی خطرناک وارد ارتباط میشود و مجبور است بزرگترین مبارزه زندگیاش را انجام دهد تا امید و خانوادهاش را پس بگیرد.
یک اپراتور خط تلفن پیشگیری از خودکشی در نیمهشب، تماسی نگرانکننده دریافت میکند؛ تماسگیرنده ادعا میکند که خودش است و جزئیات شخصیای را میداند که فقط خودش میتواند بداند. این تماسگیرنده تهدید میکند که ظرف یک ساعت به زندگیاش پایان خواهد داد، و اپراتور را وارد یک رقابت پرتنش و احساسی با زمان میکند. در حالی که زمان به سرعت میگذرد، او باید با عمیقترین ترسهایش روبهرو شود و حقیقت را کشف کند... پیش از آنکه برای نجات «خودش» دیر شود.
یک گرگ و یک شیر کوهی با یکدیگر متحد میشوند زمانیکه برخورد یک شهابسنگ باعث پخش ویروسی میشود که حیوانات باغوحش را به زامبی تبدیل میکند. آنها با دیگر بازماندگان همپیمان میشوند تا باغوحش را نجات دهند و رهبر جهشیافته و دیوانهای را که قصد دارد ویروس را گسترش دهد، متوقف کنند.
روزی روزگاری، روباه و خرگوش متوجه میشوند که جغد ناپدید شده است. آنها به همراه دوستانشان جنگل را برای پیدا کردنش جستوجو میکنند، اما بهجای آن با دریاچهای بزرگ روبهرو میشوند که قبلاً آنجا وجود نداشت. آیا ظاهر شدن ناگهانی این دریاچه ارتباطی با ناپدید شدن جغد دارد؟
پس از یک حادثه نزدیک به مرگ در اثر غرق شدن، خانوادهی یک پسر جوان با وحشت درمییابند که او توسط یک شیطان افسانهای از اعماق دریاچه تسخیر شده است. در حالیکه خانواده با تمام توان برای نجات روح پسرشان با زمان رقابت میکنند، هیولای شیطانی درون کودک شروع به از هم پاشیدن خانواده میکند و در تلاش است هر کسی را که سر راهش قرار گیرد نابود سازد.
درماندگی دو راهبه را وادار میکند تا مراسم جنگیریای را انجام دهند که هیچ راهبهای نباید به آن دست بزند. در حالی که کودکی تسخیرشده در چنگال شر گرفتار شده و کلیسای کاتولیک با آنها مخالفت میکند، آنها خود را درگیر این آیینهای ممنوعه و خطرناک میکنند و ارواح جاودانشان را به خطر میاندازند. اکنون باید با عواقب هولناک این عمل گناهآلود روبهرو شوند، اما یک هدف برایشان باقی مانده است: این پسر باید به هر قیمتی نجات یابد.
زمانی که وحشت در قطاری تندرو به مقصد توکیو، که در صورت کاهش سرعت به کمتر از 100 کیلومتر در ساعت منفجر خواهد شد، شعلهور میشود، مقامات با تمام توان برای نجات سرنشینان قطار با زمان رقابت میکنند.
وقتی یک سرقت مواد مخدر به شکلی مرگبار از کنترل خارج میشود، یک پلیس خسته و دلزده برای نجات پسر یک سیاستمدار، راه خود را از میان دنیای جنایتکاران یک شهر فاسد باز میکند.
با ناپدید شدن مزارع آمریکایی، یک دامدار لبنیاتی نسل چهارم و نوهاش برای حفظ شیوهی زندگی خود میجنگند. آنها که با خطر مصادرهی مزرعهشان روبهرو هستند، همه چیز را روی تیم محبوبشان، «گرین بی پکرز»، قمار میکنند تا شاید در آخرین تلاش ممکن، تکه زمین کوچکشان را نجات دهند.