
هنگامی که خانواده او به قتل می رسند، یک ناشنوا به نام پسر به جنگل می گریزد و توسط یک شمن مرموز آموزش می بیند تا تخیل کودکانه خود را سرکوب کند و تبدیل به ابزاری برای مرگ شود.
یک ملکه مغرور پس از سرنگون شدن توسط یک انقلابی کاریزماتیک در سرزمین خود فراری می شود و باید با سختی و خطر روبرو شود که او برای به دست آوردن تاج و تخت خود سفری را آغاز می کند.
بکت یک گربه نازپرورده و خودخواه است که دست خوش شانسی که به او داده شده را کاملا بدیهی می داند. با این حال، زمانی که او نهمین زندگی خود را از دست می دهد، همه چیز در شرف تغییر است.
هنگامی که زندگی دخترش به دلیل تاخیر در تجمعات و اعتراضات هنگام رساندن دخترش به بیمارستان به خطر می افتد، مردی در مقابل دادگاه و سایر نقاط کشور به مقاومت در برابر این سیستم و یادآوری حقوق اساسی آن دعوت می کند.
پیش از تصمیم اساسی قانون اساسی که ماده 370 ایالت هند را بیاثر میکند، مامور ویژه زونی هاکسار مأموریت مییابد تا یک ماموریت مخفی برای فرونشاندن خشونت در منطقهای پر از درگیری انجام دهد.
یک رویارویی شب کریسمس بین دو غریبه مرموز باعث ایجاد یک رابطه تلخ می شود - اما یک چرخش تاریک از رویدادها تهدید می کند که گذشته تیره و تار آنها را افشا کند.
سه دوست دوران کودکی سفری به گوا را آغاز میکنند که وقتی در اتاق هتل خود از خواب بیدار میشوند و یک کوکائین متعلق به یک دان را پیدا میکنند، کاملاً از مسیر خارج میشود.
در انیمیشن «من یک سگ برای کریسمس می خوام چارلی براون»، برادر کوچکتر لینوس و لوسی، ررون، برای کریسمس سگ میخواهد، و برادر اسنوپی، اسپایک، ممکن است پاسخگو باشد.
داستان از آنجا شروع می شود که سه نوجوان برای تحصیلات مهندسی خود به بنگلور می آیند و با سالمندان درگیر می شوند. آنها یک گانگستر محلی به نام رنگا را پیدا می کنند تا به آنها کمک کند انتقام بگیرند. اتفاقات پس از ملاقات با او، آنها را به سفری می برد که در ابتدا یک رویا به نظر می رسید اما خیلی زود به یک کابوس تبدیل شد.
مکانی خیالی به نام انجانادری که در آن قهرمان داستان قدرت هانومان را بدست می آورد و برای انجانادری می جنگد.