دختری بیست ساله به نام آلما پس از مرگ پدربزرگش تصمیم میگیرد به خانه دوران کودکی خود در جزیرهای کوچک در قلب یک جنگل باشکوه بازگردد. او در آنجا دو توله بیپناه را نجات میدهد، یک گرگ و یک شیر. آنها پس از مدتی پیوندی جداییناپذیر با یکدیگر ایجاد میکنند اما پیوند میانشان به زودی و زمانی که یک جنگلبان، حیوانات را پیدا کرده و با خود میبرد، از بین میرود. حال این دو توله باید سفری ماجراجویانه را آغاز کنند تا دوباره با یکدیگر و آلما متحد شوند.
وقتی دو مرد بزرگترین قطعه طلای کشف شده را پیدا میکنند، باید راهی برای حفاری آن بیابند.
مادری بیوه, هالی, زمانی که دختر نوجوانش بتسی روشنگری عمیقی را تجربه می کند و اصرار دارد که بدنش دیگر متعلق به خودش نیست، بلکه در خدمت قدرتی برتر است، به شدت مورد آزمایش قرار می گیرد.
دختری به نام آنجل در کودکی و در دهه 1850 توسط والدینش فروخته می شود. حالا او بزرگ شده توانسته با نفرتی که از خود و همه اطرافیانش در دل دارد، در کالیفرنیای دهه 1850 جان سالم به در ببرد. تا اینکه با جوانی به نام مایکل هوزیا ملاقات می کند و متوجه می شود که هیچ دردی وجود ندارد که عشق نتواند آن را التیام بخشد...
زمانیکه گروهی از اینفلوئنسرها تصمیم می گیرند زندگی ای جدید را در شهری خالی از سکنه در تگزاس تجربه کنند، با «لدرفیس»، قاتلی مشهور که ماسکی از پوست انسان بر صورت دارد، مواجه می شوند.
زمانی که اعتیاد چهار نفر از اهالی «کانی آیلند» تشدید پیدا میکند، مدینهی فاصلهای که در ذهنشان ساختهاند شروع به از هم پاشیدن میکند.
در سال 1995 «مارتی مک فلای» یک نامه از دوست خود «دکتر امت براون» دریافت میکند، و محتویات نامه به مارتی کمک میکند که ماشین زمان را پیدا کند. مارتی با استفاده از ماشین زمان به غرب قدیم میرود و توجه میشود که دوستش به دست ارازل و اوباش افتاده است.
مارتی مک فلای که به تازگی از گذشته برگشته دوباره توسط «دکتر امت» به اینده فرستاده میشود تا از به زندان افتادن پسرش در اینده جلوگیری کند اما متاسفانه اوضاع خراب تر میشود.
تراویس بلاک، مامور دولتی مرموزی است که در از میان برداشتن کارگزارانی تخصص دارد که هویت آن ها لو رفته است. او در رده خود متوجه یک توطئه مرگبار می شود که ریشه در بالاترین رده های قدرت دارد.
زنی جوان به نام “داربی” به دلیل کولاک شدید در یک استراحتگاه دور افتاده در کوهستان گرفتار شده است. او به زودی متوجه وجود یک دختر بچه ربوده شده داخل ماشین یکی از ساکنین اقامتگاه میشود. حال داربی مصمم است تا هویت واقعی آدم ربا را کشف کند.