نیک کیج بازیگری است که به رویاهایش نرسیده و با ورشکستگی مالی روبرو شده است. حالا او تصمیم می گیرد پیشنهاد یک میلیون دلاری برای شرکت در جشن تولد یکی از طرفداران ثروتمندش را بپذیرد. از طرف دیگر، یکی از ماموران سیا کیج را برای یک ماموریت غیرمعمول استخدام می کند و باعث می شود اوضاع به طرز غیرمنتظره ای تغییر کند...
یک پلیس مخفی به نام آشوک چاکراوارتی، درگیر نبرد با جنایتکارانی میشود که میخواهند یک جعبه سیاه را بدست آورند. شواهد امر نشان میدهد که جعبه سیاه مورد نظر، قادر به باز کردن قفسهای است که گنجینههای گرانبهایی را در خود جای دادهاست و...
ایان مانی که دستیار یک دانشمند در یک پروژه ی تحقیقاتی میباشد هیچگاه نمیتواند خود را به عنوان یک هوش بزرگ نشان دهد و به دیگران خودش را اثبات کند برای همین تصمیم میگیرد از پسرش یک نابغه بسازد و…
یگان ویژه ارتش هند طی عملیاتی سری، تلاش میکند که انتقام سربازان کشته شده خود را از یک گروه تروریستی بگیرد و...
یک شرکت حفاری در اعماق اقیانوس مشغول به فعالیت است که با یک زلزله مهیب همه چیز بهم میریزد و پای یک موجود ناشناختهٔ غول پیکر به میان میآید و بازیگران فیلم برای نجات خویش باید تلاش کنند اما…
شخصی بنام کبیر لوترا یک فرمانده ارتشی که به دلیل نامعلومی شروع به کشتن مقامات ارتش کرده در همین حال خالد رحمانی که از سربازان تحت آموزش کبیر بوده مامور شده تا او رو پیدا و به قتل برساند.
زوجی جوان که به دنبال خانه ای رویایی پا به محله ای عجیب و غریب می گذارند، است.این زوج مجبور به نگهداری از کودکی می شوند، در اصل آن ها در ویواریومی زندانی شده اند و مسئولیت بزرگ کردن پسری را که نمی شناسند بر عهده دارند.در ادامه داستان آن ها به ماهیت اصلی قضیه پی می برند و همه چیز آرام آرام فاش می گردد.
وکیلی نه چندان محبوب روی مرز بین دو شهرستان به قتل می رسد. کلانتر آلدن راکوِل که با روش های قدیمی خو گرفته، تمایلی ندارد با کلانتر جدید شهرستان همسایه که به سبک شهرهای بزرگ کار می کند همکاری کند. اما وقتی قاتل دوباره قربانی می گیرد، آن ها باید اختلاف های خود را کنار بگذارند و برای دستگیری قاتل با هم کار کنند.
یک جاسوس بینالمللی بعد از پیدا کردن عشقی غیرمنتظره باید برای برقراری این رابطه عاطفی نرمال نهایت تلاش خود را بکند و این در حالی است که دشمنان او نه تنها در پی از هم پاشیدن رابطهاش بلکه گرفتن جان او هستند.
وقتی خلافکار معروف هنری بیکر پس از 25 سال از زندان آزاد می شود، دوستان و دشمنان قدیمی منتظر او هستند. او قصد دارد با پسرش و کیسه مخفی طلایی که به او سپرده بود، دوباره متحد شود.