
خاطره، دختر پانزده ساله ناهيد و بهرام شرافت، در سالگرد تولدش ناپديد مي شود و جشن تولد او به مجلس ماتم تبديل مي شود. تلاش هاي همه براي يافتن خاطره بي نتيجه مي ماند. مادر بر اثر اين حادثه بيمار مي شود و پدر هم دست به دامان اداره آگاهي و سرگرد نراقي و بازپرس اين اداره مي شود. سرهنگ نصيري، دوست خانوادگي خانواده شرافت هم براي پيدا كردن خاطره تلاش مي كند. بازپرسي وسعت مي گيرد و پيش از همه آشنايان مورد اتهام قرار مي گيرند. از جمله مظنونها، محمدرضا پسر جوان سرهنگ نصيري است كه معلوم مي شود به خاطره علاقه مند بوده و در كودكي هم يك بار جان او را نجات داده است..
در جریان حمله عراق به ایران، یکی از روستاهای کردنشین شناسایی میشود و قرار میشود یک گروه از نیروهای عراقی به روستای مزبور حمله کند. آنها قصد دارند با زدن زاغههای مهمات، سکوی موشکی خودشان را به آن منطقه برای حمله به شهرهای غرب ایران منتقل کنند. سید قاسم خرمدره همراه تعدادی از بسیجیهای رزمنده برای شناسایی و نجات روستاییان، عازم آن منطقه میشود ولی..
این فیلم داستان زنی را حکایت میکند که برای نجات شوهرش که بر اساس توطئهای به زندان افتادهاست در تلاش است…
مفخم فردی که قاچاقچی بینالمللی است بار دیگر به ایران بازگشته تا محمولهای را با نظارت خود به خارج از کشور بفرستد. او این بار در یک معامله پنج میلیارد تومان شمش طلا از یک تاجر یهودی کلاهبرداری میکند. در این بین سرگرد ملک که چند سال پیش همسرش را در راه دستگیری مفخم از دست داده، مأمور پرونده مفخم میشود تا به کمک سروان نصر او را به دام بیاندازند و...
رژيم بعث عراق در جريان جنگ با ايران درصدد است اثر يك نوع گاز شيميايي جديد را كه به منظور دفع آفات گياهي ساخته شده بر روي تعدادي از عراقي ها امتحان كند. نتيجه ي اين آزمايش مرگ تمامي افراد در مدت كوتاهي است. رژيم بعث با وارد كردن فشار به دكتر عراقي كاشف اين گاز و تهديد جان دختر و نوه ي دكتر او را وادار به انجام تحقيقات بيشتر مي كنند اما دكتر توسط يكي از شاگردان دخترش، دولت ايران را در جريان واقعه مي گذارد. با اعزام گروهي از نظاميان ايراني و به كمك يك راهنماي كُرد، آن ها موفق به نجات دكتر و دخترش مي شوند. و با راهنمايي دكتر و پس از درگيري هاي زياد با نظاميان عراقي و از جمله داماد دكتر كه يكي از نظاميان عراقي است، گروه اعزامي ايراني موفق به انهدام انبار نگهداري گاز شيميايي مي گردند اما داماد دكتر و راهنماي كُرد در اين درگيري ها كشته مي شوند و دكتر به همراه دختر و نوه اش با نظاميان ايراني وارد خاك ايران مي گردند.
یک جاسوس بازنشسته تمام مهارتهایش را به کار می گیرد تا بتواند دختر ربوده شدهاش را که به زور وارد تجارت برده شده، نجات دهد.
داستانی روانشناختی و مبتکرانه، روایتگر بحران دوران بلوغ نوجوان 13 ساله ای به نام «جان» است که در اقدامی نگران کننده، اعضای خانواده خود را داخل حفره ای در دل زمین اسیر می کند؛ اکنون اعضای خانواده تلاش می کنند تا زندگی خود را نجات دهند…
بن وید که مجرمی تحت تعقیب و سردسته یک گروه راهزن است؛ در شهر کوچکی در آریزونا دستگیر میشود. در حالی که افراد وید به سرکردگی چارلی پرینس به فکر آزادسازی او هستند؛ کلانتر مردان شهر را برای کمک به انتقال او فرامیخواند. آنها باید وید را با قطار ساعت 3:10 برای اجرای حکم اعدام، راهی یوما کنند. دن ایوانز که یک کشاورز و جانباز جنگ داخلی آمریکا است؛ در حال از دست دادن مزرعهٔ خود به دلیل بدهی است. او برای نجات مزرعه خود حاضر به شرکت در این سفر خطرناک میشود.
رابرت کارتر مایکلز، مامور بازنشسته سیا و پسرش پل، پس از آخرین رویارویی حماسی که صرف حفاظت از پایگاه مخفی بسیار امن به نام دژ شد، خود را متعهد به بازسازی رابطه خود کرده اند. هنگامی که همسر پل، ملیسا، ربوده می شود، او و رابرت سفری مرگبار را در میان کوه های ناهموار آغاز می کنند به این امید که قبل از تمام شدن زمان، او را نجات دهند.
یک قاتل سابق برای نجات عشق زندگی خود می جنگد، در حالی که با شیاطین درونی و گذشته خشونت آمیز خود روبرو می شود.