1979. دونالد لاووی یک قاتل ترسناک است که به دستور کلود دوبوآ، رئیس گروه اوباش جنوب غربی مونترال کار می کند. دونالد وظیفه دارد تا سرباز جدید خود سرژ ریوارد را بپذیرد، یک کلاهبردار کوچک سرش که به زودی او را در یک قتل مضاعف به خطر می اندازد. دونالد به لطف وکلای قبیله دوبوا از عدالت اجتناب می کند، اما این تنها یک شکست موقت برای کارآگاه گروهبان راجر برنز است، که می خواهد لاووی را متقاعد کند تا یک خبرچین شود.
اقامت تفریحی آخر هفته کبیر و خانوادهاش زمانی که یک غریبه دوستانه اما مرموز را به خانهشان راه میدهند، تبدیل به یک کابوس میشود. با تیک تاک ساعت، خانواده مجبور خواهند شد در این مهیج فراطبیعی گیرا و بینظیر که به عناصر شوم جادوی سیاه هندی میپردازد، با بدترین ترسهای خود مقابله کنند.
قبل از اینکه کریگ کریک باشد، او فقط کریگ بود - یک بچه جدید در یک شهر جدید. تنها چیزی که کریگ می خواهد این است که به نزد دوستان قدیمی خود در خانه قدیمی خود برگردد. اما وقتی میفهمد که نهر نزدیک گنج گمشدهای را پنهان میکند که میتواند آرزوی او را محقق کند، کریگ برای یافتن آن به سفری میپردازد - در بیابان خطرناک حومه شهر پیمایش میکند، دوستیهای جدیدی برقرار میکند، همه اینها در حالی که توسط گروهی ترسناک دنبال میشود. دزدان دریایی که در صدد نابودی خود نهر هستند.
دوست داشتنی، وفادار و نترس، دختر یک رئیس دزد تحت تعقیب، در جنگل جادویی و خیانتکار پدرش، دوستی مخفی پیدا می کند.
در یک شهر کوچک روستایی، سه نفر از دوستان غیرمحتمل - پرسی بوی، کیتی کاب و دیزی هاوکینز - با هم متحد می شوند تا عنوان روز ورزش مدرسه محلی را از گروهی از قلدرهای کلاس پنجم بگیرند. اما در حالی که پسر پرسی با کمک جفتهایش تمرین میکند، پس از آن توانایی ماوراء طبیعی خود را در دیدن ارواح گمشده کشف میکند - هدیهای که از پدربزرگش منتقل شده است. پسر پرسی باید بر ترس های خود غلبه کند، انعطاف پذیری خود را ثابت کند و به نیرویی تبدیل شود که باید با او حساب کرد.
دختر و پسری جوان به نام یاس و دام پس از جداییهای غمانگیز، در عذاب هستند. در این میان آنها در طول یک روز پر حادثه در جنوب لندن با یکدیگر روبرو شده و به هم کمک میکنند تا با ترس های سابق خود کنار آمده و بار دیگر ایمانشان به عشق را به دست آورند…
زنی به نام بث ه ملاقات خواهر بزرگترش الی میرود که سه بچه را به تنهایی در آپارتمانی کوچک در لسآنجلس بزرگ میکند. دیدار مجدد این دو خواهر باعث کشف کتابی مرموز در اعماق ساختمان الی میشود. حال کشف این کتاب باعث ظهور شیاطین ترسناکی میشود که بث را وارد نبردی وحشتناک برای بقا میکند. اکنون او باید با ترسناکترین کابوس زندگی خود روبرو شده و…
شکارچی ماموتی به نام دی له به دختری به نام اوولت که در قبیله اش زندگی میکند علاقه مند است ولی پس از مدتی متوجه می شود که آینده قبیله شان از سوی افرادی مورد تهدید قرار می گیرد و همچنین قبیله اش هدف حیوانات و موجودات خطرناک قرار گرفته است. بنابراین دی له که یک شکارچی نترس است برای تضمین آینده قبیله اش سفری سخت و دشوار را برای مقابله با خطرات آغاز می کند …
جک اسکلینگتون، پادشاه دوکدار شهر هالووین، خسته از ترساندن انسانها در 31 اکتبر با همان ترفندهای قدیمی، بابانوئل را میدزدد و قصد دارد در صبح کریسمس سرهای کوچک شده و سایر هدایای شیطانی را به کودکان تحویل دهد. اما با نزدیک شدن به کریسمس، دوست دختر عروسک پارچه ای جک، سالی، سعی می کند نقشه های اشتباه او را خنثی کند.
من عاشق زمستونای اینجام. قشنگ نیست؟ قشنگه ولی سختی داره. پنج هزار کیلومتر پرواز می کنن فقط برای این که زنده بمونن. اولش خیلی ترسناکه ولی تهش خونه شونو پیدا می کنن. اگه به تهش برسن. بلد باشن می رسن.