دوبله فارسی منتشر شد.
داستان چا وو سول یک قربانی خشونت های مدرسه ای است که به دلیل یک حادثه غیر منتظره در زندان پسران زندانی می شود. در آنجا او با جونگ دو هیون قهرمان رشته هنرهای رزمی آشنا می شود و تلاش می کند تا که نحوه جنگیدن را از او بیاموزد و ….
زندگی خانم دکتری 40 ساله را روایت میکند که در رشته خود تبحر و تخصص دارد، اما در زمینه ازدواج و انتخاب همسر دچار مشکل است. با این حال او در طول داستان اتفاقاتی برایش رخ میدهد که...
داستان این فیلم زنی به نام لیلا است یک هفته فرصت دارد برای امری حیاتی از شوهر سابق اش رضایت بگیرد.
مریم و رضا با آدمهای دیگر فرق دارند، آن هم نه یک فرق ساده، بلکه بسیار بزرگ و آنها باید تلاش کنند تا به دیگران ثابت کنند این تفاوت بزرگ را با معجزه عشق حل کردهاند.
حسین در آستانه ازدواج دومش ـ با فرشته دختر دایی اش ـ از طریق یكی از همسایه ها درمی یابد پسرش رضا برخلاف تصور او، زنده است و نزد دوست صمیمی اش احمد و همسرش مریم، زندگی می كند....
زن هنرمندی به نام مهگل که قصد مهاجرت دارد اما موانعی سر راهش قرار می گیرد که مسیر زندگی او را دستخوش تغییر می کند.
یک کیلو و بیست و یک گرم یک اثر اجتماعی است که داستان 3 خانواده مختلف را روایت می کند.
اواخر جنگ جهانی دوم و در 18 شهریور 1324 باشگاه «دوچرخه سواران» تاسیس شد. این مجموعه با ایجاد چندین رشته ورزشی، از 22 بهمن 1328 با نام «تاج» فعالیت خود را ادامه داد و در 20 فروردین 1358 با تغییر اسم به «استقلال» حیات خود را تداوم بخشیده است. این باشگاه که تیم فوتبال آن با 4 حضور در فینال مهم ترین رویداد باشگاهی آسیا و کسب 2 جام از این رقابت ها، یکی از سه تیم پرافتخار این قاره محسوب می شود، در کارنامه خود فتح تعداد جام های بسیاری را در رشته های مختلف ورزشی به خصوص رشته پرطرفدار فوتبال دارد تا هوادران بی شماری، آن را محبوب خود بدانند..
سعید مسرور دانشجوی رشته پزشکی برای پرداخت قرض خود به آقای سام ناچار میشود برای گرفتن وام، با دختر دانشجویی به نام روشنک ازدواج صوری انجام دهد تا بتواند از وام ازدواج بهرهمند شود. از طرفی دیگر شراره دختر آقای سام به سعید علاقمند شده و.......
گلبهار در سانحه اي مصدوم و معلول مي شود. او كه به بحران روحي دچار شده است تصميم به خودكشي مي گيرد. خانواده اش كه قادر به نگهداري او نيستند وي را به آسايشگاه عمومي مي سپارند. مددكاري به نام مهري، كه دانشجوي رشته هنر است، عهده دار مراقبت از گلبهار مي شود. گلبهار كه مأيوس است اعتنايي به مددكار ندارد سرانجام مددكار ناچار مي شود پاي مصنوعي خود را به گلبهار نشان دهد و بدين طريق او را به زندگي اميدوار سازد..