
شبکه اینترنت به هر خانهای گسترش یافته است. دابه، تحت فرمان سیستمهای الکترومغناطیسی در سراسر جهان، با شیاطین و داراییهای سایهای در دست گرفته شد.
ساواش فردی قابل اعتماد است که توسط مردم محلهاش دوست داشته شده و مورد احترام قرار میگیرد. اما برادرش، عمر، به دلیل بیماریای که از یک حشره در دوران کودکی گرفته، سالهاست که
در شب هالووین، گروهی از دوستان با یک خانهی تسخیرشدهی وحشتناک روبهرو میشوند که وعده میدهد از ترسهای عمیق و تاریک آنها تغذیه کند. اما این شب به کابوسی مرگبار تبدیل میشود، هنگامی که آنها با وحشت درمییابند که برخی کابوسها واقعیاند.
پس از آنکه وایلد بیل در یک بازی پوکر کشته میشود، کلمیتی جین باید از زندان فرار کند و انتقام بگیرد. اما مأموریت او با مانعهایی روبهروست، از جمله کلانتر میسون شهر ددوود که قصد دارد او را دستگیر کند.
در دوران انقلاب، ماری آنتوانت و محافظ او، اسکار فرانسوا دو ژرژیه، با انتخابهای دشواری روبهرو میشوند؛ زنانی که در حال رشد و شکلگیری در نقشهای منحصربهفرد خود هستند.
وقتی پسرش درون کنسولگری آمریکا ناپدید میشود، سارا، سرباز سابق نیروهای ویژه، هر کاری از دستش برمیآید برای پیدا کردن او انجام میدهد — و پرده از یک توطئهی تاریک برمیدارد.
برخورد و تعامل افرادی که در یک آسایشگاه با هم روبهرو میشوند، به انجام عملیاتی غیرقانونی منجر میگردد.
هفت سال پس از درگذشت همسرش، «شیگهارو» که اکنون یک مرد بیوه است، از یکی از همکارانش برای پیدا کردن همسر جدید مشورت میگیرد. آنها با سوءاستفاده از موقعیتشان در یک شرکت فیلمسازی، تصمیم میگیرند یک آزمون بازیگری ترتیب دهند. در جریان مصاحبه با زنان مختلف، شیگهارو مجذوب زنی آرام به نام «آسامی» میشود. اما خیلی زود همهچیز رنگ و بوی عجیبی به خود میگیرد، چرا که آسامی آن کسی نیست که نشان میدهد...
سال 1984؛ «مایکل لارسون»، راننده بیکار یک وانت بستنیفروشی از اوهایو، وارد برنامه مسابقهای «Press Your Luck» میشود، در حالی که رازی در دل دارد: راهی برای بهدست آوردن پول بینهایت. اما وقتی پیروزیهای پیاپی او ادامه پیدا میکند، مدیران پشت صحنه کمکم به انگیزههای واقعیاش پی میبرند و این موفقیت در معرض تهدید قرار میگیرد.
داستان واقعی زمانی آغاز میشود که یک کارآگاه بازنشسته اداره پلیس نیویورک کتابی درباره ارتباط خانوادهاش با مافیا مینویسد. این افشاگری، آتشی به پا میکند بین پلیسهای فاسدی که برای رئیس بیرحم یک باند جنایتکار کار میکنند و مأمورانی که میخواهند آنها را به سزای اعمالشان برسانند.