وقتی که جسد دو سرنشین اتومبیل در نزدیکی جسد یک پلیس کشف می شود ، یک پلیس محلی به نام مارج گاندرسون ، این اتفاق را با پرونده ی دو خلافکار به نام های کارل و گایر کنار هم می گذارد و…
مایکل یک روح است. . . زندگی در سایه با خانواده جدیدش، سالها دور از زندگی سابق خود به عنوان یک قاتل عشایری. وقتی کارفرمایان قدیمی اش برای دفن آخرین بازمانده خود باز می گردند، آرامش و ناشناس بودن او از بین می رود. با افشای حقیقت خود، مایکل باید از همسر و پسر متولد نشده خود با شکار کسانی که مسئول شروع مرگبار او هستند محافظت کند.
در دهه 1950 میلادی، راننده کامیونی به نام فرانک شیرن (رابرت دنیرو) که حالا در یک خانهٔ سالمندان زندگی میکند، به همراه راسل بوفالینو (جو پشی)، از روسای مافیا ارتباط میگیرد. شیران همزمان با بالا رفتن رتبه خود و تبدیل شدن به یک قاتل قراردادی برتر، شروع به کار برای جیمی هوفا (آل پاچینو) میکند.
توماس ای. اندرسون مردی است که زندگی دوگانهای دارد. در روز او یک برنامه نویس یک شرکت نرم افزاری است و شبها هکری تحت عنوان نئو است. پس از مدتی او با یک هکر افسانهای بنام مورفیوس آشنا می شود ، مورفیوس نئو را در دنیای واقعی بیدار می کند ، یک سرزمین بایر و ویران ، جایی که ذهن اکثر انسانها توسط گونهای از ماشینها ، در ماتریکس اسیر شده است. اکنون نئو باید در دنیای ماشینها به ماتریکس بازگردد و با مامورها مقابله کند ، ابر برنامههای قدرتمند کامپیوتری ای که وظیفه دارند نئو و تمام کسانی که مثل او هستند را نابود کنند و…
شاعر جوان جنگ بریتانیایی رابرت گریوز با لورا رایدینگ ازدواج کرده و صاحب چهار فرزند میباشد. رایدینگ با سرپیچی از قراردادهای جامعه مودبانه، با گریوز و همسرش که به عنوان یک اداره زندگی می کنند، نقل مکان می کند. سپس با آمدن جفری فیبز، شاعر خوش تیپ ایرلندی، این چیدمان تبدیل به یک چهارخانه می شود. اما به زودی تنشها و رقابتها آنقدر شدید میشوند که گریوز مظنون به تلاش برای قتل است…
ویل هانتینگ مستخدم بیست سالهی انستیتوی تکنولوژی ماساچوستس، ذهنی فوقالعاده خلاق دارد و پروفسور لامبو استاد ریاضیات کالج، به نبوغ او در ریاضی پی میبرد. حالا چون ویل زندگی پر دردسری دارد پروفسور با دوست قدیمی خود، روانپزشکی به نام شان مگوایر تماس میگیرد و ویل را نزد او میفرستد...
کانر کانلی یک روز فرصت دارد که به خاطر کشتن یکی از اعضای باند قاچاق مواد مخدر، به تایرون پتیس غرامت دو میلیون دلاری پرداخت کند. او مجبور می شود برای تهیه این مبلغ، به دوستان نظامی سابقش رو بیاورد تا قبل از آن که همه عزیزانش را از دست دهد، بتواند این غرامت را پرداخت کند.