
کولایاس: بهای نفرین داستان جوانانی را روایت میکند که با وحشیگری قبیله جنهای کولایاس روبرو میشوند.
میریام مورد حملهی دوئنده قرار میگیرد؛ موجودی فراطبیعی که در ظاهر بیخطر به نظر میرسد، اما قدرتش را در خدمت امیال انسانی میگذارد و برای حفظ قلمرو خود، از هیچ کار وحشتناکی فروگذار نمیکند.
کلانتر محلیِ یک شهرک تفریحی زیبا در کنار دریاچهای کوهستانی با یک کارآگاه زن خسته و فرسوده از شهر بزرگی همکاری میکند تا پرده از حقیقتی شوم درباره مجموعهای از مرگهای «تصادفی» سالانه بردارند. تحقیقات آنها به این باور منتهی میشود که شاید قاتلی زنجیرهای
چهار دوست با یکدیگر پیمان میبندند که دست به خودکشی جمعی بزنند، اما وقتی روی لبهی پرتگاه میایستند، تنها یکی از آنها واقعاً میپرد. روح او شروع به تسخیر دوستان باقیمانده میکند، تا زمانی که پیمانشان کامل اجرا شود.
شبکه اینترنت به هر خانهای گسترش یافته است. دابه، تحت فرمان سیستمهای الکترومغناطیسی در سراسر جهان، با شیاطین و داراییهای سایهای در دست گرفته شد.
ساواش فردی قابل اعتماد است که توسط مردم محلهاش دوست داشته شده و مورد احترام قرار میگیرد. اما برادرش، عمر، به دلیل بیماریای که از یک حشره در دوران کودکی گرفته، سالهاست که
در شب هالووین، گروهی از دوستان با یک خانهی تسخیرشدهی وحشتناک روبهرو میشوند که وعده میدهد از ترسهای عمیق و تاریک آنها تغذیه کند. اما این شب به کابوسی مرگبار تبدیل میشود، هنگامی که آنها با وحشت درمییابند که برخی کابوسها واقعیاند.
نابغهی اتومبیل، لینو، بازمیگردد تا انتقام نهاییاش را از آرسکی و فرمانده فاسدی که زندگیشان را نابود کرد، به سرانجام برساند — در پایان پرهیجان این سهگانهی پرسرعت.
فرانسه، سال 2039. یک شب، گروهی از فعالان که تحت تعقیب دولت هستند، بدون هیچ اثری ناپدید میشوند. جولیا بومبارت یکی از آنهاست. وقتی بیدار میشود، خود را در دنیایی کاملاً ناآشنا گرفتار میبیند: سیاره B.
چهار فرد نامتجانس که با مشکلات عادی زندگی دستوپنجه نرم میکنند، ناگهان از طریق پورتالی مرموز وارد دنیای آندرورلد میشوند؛ سرزمینی عجیب و مکعبی که با نیروی تخیل زنده است. برای بازگشت به خانه، آنها باید این دنیا را بشناسند و در سفری جادویی همراه با استیو، یک سازنده خبره و غیرمنتظره، مهارتهای لازم را فرا بگیرند.