
توی در یک حلقه زمانی گرفتار شده و شب سال نو را دوباره و دوباره تجربه میکند. او با وی ملاقات میکند که او هم در همین حلقه گرفتار است. آنها تصمیم میگیرند به دنبال «لحظات کامل» بگردند و یاد میگیرند که از شگفتیهای کوچک لذت ببرند و هر روز را گرامی بدارند.
در اوج جنگ سرد، یک فضاپیمای شوروی پس از مأموریتی که به اشتباه پایان مییابد، سقوط میکند و فرمانده آن تنها بازمانده این حادثه است. وقتی یک روانشناس برجسته روسی برای ارزیابی وضعیت روانی فرمانده فراخوانده میشود، مشخص میشود که چیزی خطرناک ممکن است همراه او به زمین بازگشته باشد…
طرحی دولتی باعث میشود سانتوش، که بهتازگی بیوه شده است، شغل شوهرش را بهعنوان یک پلیس در مناطق دورافتاده و خشن شمال هند به ارث ببرد. وقتی دختری از طبقه پایین جامعه مورد تجاوز و قتل قرار میگیرد، سانتوش تحت هدایت بازرس کاریزماتیک و فمنیست، شارما، وارد تحقیقات این پرونده میشود.
برای جلوگیری از آزادسازی یک سلاح فوقالعاده مرگبار توسط یک تاجر اسلحه، برندان بکِت، تکتیرانداز ماهر، و مأمور زیرو به کستا وردی اعزام میشوند تا رهبری گروهی از سربازان نخبه را در برابر یک میلیشای بیرحم بر عهده بگیرند. با پذیرش یک تکتیرانداز بیتجربه تحت حمایت خود، بکِت با چالش جدیدی روبرو میشود: دستور دادن به جای دریافت دستور. در حالی که زمان و مهمات به سرعت در حال تمام شدن است و مسابقهای برای نجات بشریت در جریان است، تیم باید تمام موانع را پشت سر بگذارد تا فقط زنده بماند.
زندگی یک گدا زمانی دگرگون میشود که یک حادثه ناگوار روال روزانهاش را به هم میزند. آیا او میتواند از پس موقعیتهای عجیب و شوخطبعی که پس از آن پیش میآید برآید؟
خانه یک خانواده در ترکیه توسط ارواح شیطانی تسخیر میشود که قصد دارند انسانها را بکشند.
در حالی که کوبرا برای عروسیاش آماده میشود، توسط موجودات ناشناخته تسخیر میشود. برای درمان کوبرا، یک روانپزشک به نام ابرو وارد میشود. ابرو همچنین دوست قدیمی کوبرا است. ابرو تصمیم میگیرد با یک جنگیر همکاری کند تا کوبرا را نجات دهد. اما زمانی که اوضاع به نظر خوب میآمد، همه چیز به طور وحشتناکی به هم میریزد.
جلال، نویسندهای حدوداً 30 ساله در یک مجله است. پس از بروز اختلاف با دوست دخترش، از آپارتمانشان بیرون میشود. او به دنبال جایی برای ماندن میگردد و در این جستجو، به خانهای قدیمی و مخروبه میرسد که یک اتاق برای اجاره دارد. هنگام بازدید از اتاق، از وضعیت بههمریخته آن بیزار میشود. اما در حالی که قصد ترک خانه را دارد، دختری را میبیند که در همسایگی آنجا زندگی میکند... نظرش تغییر میکند و اتاق را اجاره میکند، بیآنکه بداند اتفاقات عجیبی در این خانه در انتظار اوست.
یک گروه از دوستان به دلیل رفتار نادرستشان نسبت به یک مار کوچک، به طور جداگانه توسط نیروهای ماوراءالطبیعه تسخیر میشوند.
جونگ-یون با غریبهای به نام جون-وو روبرو میشود که به او میگوید تا شش ساعت دیگر خواهد مرد. او که به دنبال پاسخ است، تصمیم میگیرد او را دنبال کند، اما کمکم از خود میپرسد آیا این مرد ناجی اوست یا کسی که قصد دارد او را به خطر بیندازد.