
علی که استعداد خوبی در عطرسازی دارد و در آستانه پدر شدن است، با چالشهای جدیدی مواجه میشود؛ او در همین فرصت کوتاه باید تمام کارهای باقیماندهاش را به سرانجام برساند.
نقاشیهایش راهی برای فرار از گذشتهاند. هنرمند سیاهپوستی که به سوی موفقیت میشتابد، با بازگشت ناگهانی پدرش، که پس از سالها اعتیاد، در پی آشتی است، از مسیرش خارج میشود. این دیدار، درسی از حقیقت به همراه دارد: گاهی فراموش کردن از بخشیدن دشوارتر است.
خسته از بدبیاریهایش، فیونا همراه مادرش سفری به ایرلند میرود تا اوضاع را تغییر دهد. در آنجا با یک پدر مجرد جذاب آشنا میشود که به او کمک میکند شانس خودش را بسازد.
هیتومی سایتو سالها در حال پیشرفت بوده و اکنون قرار است برای اولین بار کارگردانی یک سریال انیمه را بر عهده بگیرد، در حالی که کارگردان نابغه، چیاهارو اوجی، پس از نزدیک به یک دهه، در آستانه بازگشتی بزرگ است.
یک اپیدمی بیسابقه از هاری در تایگا شیوع پیدا کرده است. گرگهای مبتلا هر روز وحشیتر میشوند و حتی کوچکترین گزش منجر به مرگ حتمی میشود. در همین حال، پدری ناامید تصمیم میگیرد تا پسرش را به اجبار در یکی از کلبههای شکارگاهی قرنطینه کند تا او را از اعتیاد نجات دهد. به زودی، او و چند نفر از ساکنان محلی باید نه تنها با یک گلهی هار شده مبارزه کنند، بلکه با خطرناکترین شکارچی جنگل نیز دست و پنجه نرم کنند.
پس از شنیدن صداهای نگرانکننده از اتاق کناری در یک متل، یک فراری در حال گریز و دوستش تبدیل به شکار قاتل بدنام و بیرحم "چهرهپریده" میشوند؛ قاتلی که افسانهاش دهههاست مردم محلی را وحشتزده کرده است.
ماکیو کودای، یک نویسنده 35 ساله خجالتی، پس از اینکه والدین آسا تاکومی در یک تصادف رانندگی جان خود را از دست میدهند، سرپرستی او را بر عهده میگیرد. با وجود مشکلات ماکیو در برقراری روابط، او و آسا با یکدیگر زندگی را آغاز کرده و پیوندی عاطفی میانشان شکل میگیرد.
آژانس کارآگاهی اوتسوجی پروندهی جدیدی در دست دارد. این بار، در برابر معمای عجیب "ناپدید شدن دستهجمعی" که جامعه را سردرگم کرده است، کارآگاه سوتارو با جدیت وارد تحقیقات میشود!
گروهی از کاربران ردیت پس از آنکه در یک کلاهبرداری ارز دیجیتال تمام دارایی خود را از دست میدهند، تصمیم میگیرند اینفلوئنسر مالی که آنها را فریب داده است، بربایند.
جون دیگر عاشق ویکتور نیست، اما برایش سخت است که احساس کند در حال دروغ گفتن به اوست. آلیس، بهترین دوست او، به او اطمینان میدهد که خودش نسبت به شریکش اریک احساس هیجان ندارد، اما رابطهشان بدون مشکل پیش میرود. آلیس هیچگونه