رحمان (سعید آقاخانی) آبدارچی یک شرکت است و پزشک به او اعلام کرده است که بهزودی از دنیا خواهد رفت. از اینجهت رحمان فکری به سرش میزند تا از مرگ خود برای خانوادهاش سودی حاصل کند؛ امّا همیشه با بدشانسی روبهرو میشود. او با دوستش انوش (بهرام افشاری) نقشههایی طراحی میکنند که اشکان (محمدرضا گلزار) پسر رئیس شرکت، بلایی سر رحمان بیاورد که خانوادهٔ رحمان با پول دیه، زندگی خوبی داشته باشند.
نام فیلمی اکشن و کمدی محصول سال 2020 به کارگردانی آندرس توماس ینسن میباشد. مدس میکلسن در نقش مارکوس ، یک دامپزشک نظامی بازی می کند که همسرش در یک سانحه غم انگیز قطار می میرد ، باید به خانه دختر نوجوان خود ، ماتیلد برود. به نظر می رسد که این یک بدشانسی ساده باشد، اما معلوم می شود که این ممکن است یک ترور با دقت هماهنگ شده باشد و…
یک اردک پلاستیکی که در یک کشتی حمل بار بوده است، در هنگام طوفان از کشتی بیرون می افتد و با گروهی از دوستان اسباب بازی خود همراه می شود تا بتوانند سرپناهی پیدا کنند و …
این فیلم درباره یک ورزشکار مشهور است که شانس حضور در لیگ NFL را پیدا می کند. اما او به جای حضور در این لیگ، تصمیم می گیرد به جستجوی مادرش بپردازد. او در حین جستجو برای مادر گمشده اش، متوجه می شود که مبتلا به یک بیماری نادر است و این موضوع او را به سمت سفر غیر منتظره ای می کشاند…
یک فیلم اکشن مهیج است که خلاصه ای از احساسات و سفر یک قهرمان تنها است که در محیطی محدود با شانس های طاقت فرسا مبارزه می کند تا همسر و دیگر بدبختان و گروگان های درمانده خود را از خطرات نجات دهد…
خوشبختی توی رابطه، یهچیز کاملاً شانسیه؛ شاید اینکه دیگران از ما بترسن و مجبورشون کنیم که با ما بمونن، قابلاطمینانتر از این باشه که عاشقمون باشن.
دختری بدشانس به نام سم گرینفیلد ناگهان خود را در سرزمین جادویی بخت و اقبال که قبلا هرگز دیده نشده، پیدا میکند. حال سم باید با موجودات جادویی این سرزمین متحد شده تا نیرویی قدرتمندتر از شانس را کشف کرده و…
داستان جوانی به نام بهروز است که دست به هر کاری می زند شکست می خورد. بهروز به جای اینکه دلیل ناکامی هایش را بیابد، فکر می کند آدم بدشانسی است و چون بدشانسی هایش تداوم می یابد، دست به خودکشی می زند، اما چون تاریخ مصرف قرص هایی که خورده گذشته بود نجات می یابد. بهروز دوباره تصمیم به خودکشی می گیرد ولی...
گلی جان؛ داستان شخصی به نام عزیز خان است که بسیار آدمی خرافاتی است و چند سالی میشود که یک ماهی قرمز به نام گلی جان را از پسر عمویش هدیه گرفته است. از آن سال هر اتفاق خوبی که در خانواده رخ میدهد، عزیز خان آن را ربط میدهد به گلی جان. عزیز خان هر سال چند روز قبل از عید نوروز به همراه خانواده به باغ پسر عمو میرود و طی مراسمی ماهی را داخل تنگ مخصوص می اندازد و سر سفره عید می آورد. عزیز خان اعتقاد دارد که خاص بودن این ماهی سر سفره هفتسین برایش شانس می آورد؛ در همان شب اول عید تنگ ماهی به طور اتفاقی می شکند و ماهی می میرد و خانواده در گیر ماجراهایی می شوند، اما...
یک مرد پس از یک عمر مشکل، این شانس را دارد که با عشق و حمایت خانواده اش اوضاع را تغییر دهد، می بیند که به مکان تاریکی که بر آن غلبه کرده است باز می گردد. پس از یک عمر دردسر و بدبختی، یک مرد این شانس را دارد که با عشق و حمایت خانواده اش همه چیز را تغییر دهد.اما او هر چه سعی میکند از مشکلات دور شود،میبیند که به آنها نزدیک تر میشود.