قهرمانی جوان به نام چیکنهر که ترکیبی از مرغ و خرگوش میباشد و اکنون به عنوان پسر خوانده پادشاه پیتر زندگی میکند. او همیشه تلاش میکند تا با تغییر قیافه، خود را به عنوان یک خرگوش معرفی کند تا توسط همسن و سالانش مسخره نشود. اما در این میان چیکنهر با وجود مشکلاتی که دارد، درگیر یک ماجراجویی هیجانانگیز شده و…
فرامرز و لیلی پس از گذشت یازده سال زندگی مشترک تصمیم به متارکه میگیرند. فرامرز با مراجعه به دادگاه تقاضای طلاق کرده و لیلی را از دیدن بچهها محروم میکند. لیلی که از قصد فرامرز مبنی بر خارج ساختن بچهها از کشور مطلع میشود؛ با کمک گرفتن از عاطفه (دوست مشترک خود و فرامرز) تغییر چهره داده و بعنوان پرستار بچه به منزل فرامرز میرود. او که...
اصلان زندگی ارومی در روستا در کنار همسرش دارد او به علت بدهی اندکش و جاذبه های شهر تهران به این کلانشهر کشیده میشود اسلان در شهر با چنگیز آشنا میشود و سر از تکدی گری می اورد اما …
این فیلم داستان علاقه دختر و پسری است که برای ازدواج با مخالفتهای خانواده دختر مواجه هستند، بنابراین آنها به یکی از شهرهای شمال کشور فرار میکنند اما…
دکتر ماکان برنا در جریان معالجه یکی از بیماران خود به نام پرنیان شهسوار دلداده او میشود. پرنیان که از خانوادهای ثروتمند و متمکن است به دلیل بیماری قلبی خود دچار افسردگی شده و امید خود را از دست میدهد. از سوی دیگر، فراز ورزشکار سرشناس و بنام که بدلیل ابتلا به بیماری سرطان از مرگ حتمی خود اطلاع یافته..
به سازمان امنیت اطلاع داده میشود که فردی (عباس قاجار) متعلق به یک گروه ضدرژیم در رستوران کندو قرار گذاشته است. افراد سازمان آن فرد و مردی که گمان میکنند با او قرار داشته را دستگیر میکنند. فرد اصلی در جریان فرار گلوله خورده و کشته میشود. در بازجویی فرد دستگیر شده (جواد گلپایگانی)، به او گفته میشود که برای روبهروکردن او با مرد اصلی فردا به سازمان مرکزی در پایتخت انتقال داده خواهد شد..
هاشم، که جیگرکی دارد، مرد لوطی مسلکی است و هوای هم محله ای ها را دارد؛ منتها به سبک خودش. هر جا دعوایی باشد، هاشم هم وارد می شود و قضیه را تمام می کند. اما هاشم گروه دوستانی دارد، که خلاف کار هستند تا اینکه کابوسی او را تغییر می دهد..
سمانه ،طلعت و محسن خواهر و برادر هستند . طلعت ازدواج کرده و با همسرش اختلافات زیادی دارد . سمانه پشت کنکوری است و محسن هم بیکار است . سمانه و محسن با مادرشان زندگی میکنند.مادر با وجود بیماری سخت هم در بیمارستان آشپزی می کند و هم در خانه لباس می دوزد تا خرج بچه ها یش را بدهد اما ....
«مرضیه» زنی است مقاوم که باید علیه بدی ها بجنگد. شوهرش در بوسنی شهید شده است و او تنها با دو فرزند خردسال و مادر داغدار خود زندگی می کند. پدر شوهرش از آمریکا بازگشته است تا آن ها را با خود به آمریکا ببرد و حال «مرضیه» یا باید در وطن بماند و در کنار خانواده اش با آسیب ها و صدمات اجتماعی بجنگد و یا اینکه جلای وطن کند. «مرضیه» در مقابل ناملایمات و سختی ها باید توان ایستادگی داشته باشد…
فیلم روایتگر کربلایی زال (کل زال) است که در پیرانه سر به هنگام کوچ ایل بختیاری تصمیم میگیرد در غاری منتظر بازگشت ایل بماند. او برای پیرزنی به نام دالو سنگین ماه، که قصد خودکشی دارد، به بازگویی دلاوریهای خود در جوانی میپردازد. دالو سنگین ماه در مییابد که کربلای زال همان مرد ایلیاتی است که در جوانی دلباختهٔ او بوده و بر سر او با پسر عباس قلی کش مکشی داشته است. وقتی ایل بازمیگردد با جسد کربلایی زال رو به رو میشوند و …