
مادیا بازگشته است. اکنون جشن فارغ التحصیلی نوهی مادیاست و اینبار او دیگر تحمل هیچ درامای خانوادگی مزخرفی را ندارد و میخواهد تمامی فکر و ذکرش را به آن جشن معطوف کند.
یک خانواده آسیب دیده پس از حدود دو دهه، بار دیگر در خانه روستایی دورافتاده خود دور هم جمع میشوند. اما آنها باید به زودی با اسرار مدفون و همچنین گناهان گذشته خود روبرو شده و…
مردی به صورت پنهانی وارد خانه تابستانی یک میلیاردر حوزه تکنولوژی می شود. اما زمانیکه صاحب خودشیفته خانه و همسرش برای سفری غیرمنتظره از راه می رسند، شرایط از کنترل خارج می شود.
یک شهر کارخانهای توسط دود دودکشها پوشانده شده است، و از آنجایی که مردم شهر طی قرنها آسمان را ندیدهاند، دیگر باور ندارند که ستارهها وجود داشته باشند. یک دودکش پاککن و یک هیولای مهربان به نام پوپل تصمیم می گیرند ثابت کنند که ستاره ها واقعی هستند.
داستان فردی به نام "بول" که به طور مرموزی پس از 10 سال غیبت به خانه برمی گردد تا از کسانی که در تمام آن سال ها او را به این روز انداخته اند، انتقام بگیرد.
پسر نوجوان و آسیب پذیری شاهد جایگزینی مادرش توسط زن جدید و عجیبی میشود و باید با نیروهای ماوراء طبیعی وحشتناکی که به نظر می رسد به همراه این زن به خانه آنها آورده شدهاند روبهرو شود.
مردی که به دلیل مشکلات اضطرابی نمیتواند از خانه بیرون برود، به آپارتمانی جن زده نقل مکان می کند. او غریبه ای را استخدام می کند تا مراسم جن گیری را انجام دهد؛ اما اتفاقات وحشتناکی رخ می دهد.
چهار دوست برای برگزاری جشن تولد در یک خانه روستایی دور هم جمع می شوند. اما پس از فرا رسیدن شب، پرده از اسرار کنار رفته و حوادثی ناگوار شروع به رخ دادن می کنند.
شاهزاده باربارا مخفیانه عاشق پرنس ادوارد است پادشاه نمیتواند این واقعیت را که فرزندش باربارا دیگر بزرگ شده است بپذیرد و در نتیجه هنوز هم سعی دارد مراقب او باشد. اما این موضوع باربارا را در جشن تولد 16 سالگیاش ناراحت و عصبانی میکند و هنگامی که ویزل کارمند پست و آب زیرکاه از پادشاه میخواهد که با باربارا ازدواج کند، او از خانه فرار می کند.
دختر خانوادهای به طرز مرموزی در زیرزمین خانه جدیدشان ناپدید می شود. طولی نمی کشد که مادرش متوجه می شود موجودی باستانی و قدرتمند کنترل خانه آن ها را به دست گرفته و او چاره ای ندارد جز اینکه یا با آن مواجه شود و یا اعضای خانواده روحشان را برای همیشه از دست دهند.