یک قاتل زنجیره ای در لندن در دهه 1890 با صندلی برقی به اعدام محکوم شد، اما در آخرین ساعات زندگی، زندانی را که در آن است و همه کسانی که در آن هستند نفرین می کند.
پیتر هشت ساله با ضربه ای مرموز و مداوم از داخل دیوار اتاق خوابش گرفتار می شود - ضربه ای که والدینش اصرار دارند که همه در تخیل اوست. با تشدید ترس پیتر، او معتقد است که والدینش ممکن است راز وحشتناک و خطرناکی را پنهان کنند و اعتماد آنها را زیر سوال می برد.
ساکنان یک روستا متوجه می شوند قرار است شیطانی در میان آن ها متولد شود؛ اما تلاش هایشان برای فرار از آن و از بین بردنش تنها به آشوب بیشتر دامن می زند.
وقتی دخترش، آنجلا، و دوستش کاترین، نشانههایی از تسخیر اهریمنی را نشان میدهند، زنجیرهای از وقایع رخ میدهد که پدر مجرد ویکتور فیلدینگ را مجبور میکند تا با نادری شرارت مقابله کند. او وحشت زده و ناامید به دنبال کریس مک نیل می گردد، تنها کسی که قبلاً شاهد چنین چیزی بوده است.
پس از آنکه آقای فریز دانشمند شیطان صفت، آخرین اختراع خود را روی دو تا از قوی ترین مجرمان شهر گاتهام آزمایش و راه اندازی می کند، همه چیز از بد به بدتر تبدیل می شود! با تبدیل آنها به هیولای جهش یافته فوق العاده بزرگ و شرور آنها شروع به ویران کردن بی حد و مرز خیابان های گاتهام می کنند. بتمن با قرار دادن ربات مکانیکی غول پیکر در مقابل آنها قصد دارند تا از تخریب این هیولاهای جهش یافته جلوگیری کند اما
در زندانِ فضای بازی که فقط یک آسیاب قدیمی در آن است، مرد ثروتمندی از همه جا بی خبر به هوش می آید و برای آنکه راه فراری از آنجا پیدا کند، باید مانند حیوانات باربر کار کند.
محمدجواد حلیمی کارمند ساده دولت، پس از سالها اجاره نشینی با زدن از نان شب خانواده اش آلونکی در حاشیه پایتخت به نام هرت آباد دست و پا میکند. در شب دوم سکونت دزد به خانه آنها میزند که حلیمی وی را دستگیر میکند و...
مایکل هیرو، یک مدیر عامل قدرتمند است که با گذاشتن جایزه یک میلیون دلاری برای یافتن قاتلان نوهاش، به دنبال انتقام از آنها میباشد. حال با پخش شدن این خبر، خطرناکترین قاتلان جهان برای انجام این ماموریت حاضر میشوند اما…
در طول تعطیلات تابستانی، این سه دوست در آستانه سفری با هم به رومانی هستند، جایی که آنها اجازه دارند دوره کارآموزی را در مجموعه فیلم "دراکولا برمی خیزد" که توسط پدر پیتر، که مسئول جلوه های ویژه است، بگذرانند. در طول فیلمبرداری به محض اینکه آنها به ترانسیلوانیا می رسند، اتفاقات مرموز در قلعه قدیمی کنتس کودرینا، که به عنوان محیط اصلی فیلم عمل می کند، شروع می شود.
یک قاتل سریالی خطرناک به نام نفریوس در روز اعدامش، محکوم به ارزیابی توسط روانپزشک میشود. در این میان طی ارزیابی، نفریوس ادعا میکند که یک شیطان است و قبل از اتمام زمان آنها، روانپزشک سه نفر را به قتل خواهد رساند و..