شاهزادهای یهودی به نام جودا بنهور، ناجوانمردانه به جرم سوءقصد به جان فرستاده سزار، توسط دوست رومیاش دستگیر و به بردگی و بندگی فرستاده میشود و دیگر اعضای خانوادهاش هم به سیاهچال فرستاده میشوند. او پس از عبور از ماجراهای بسیار به وطن خویش بازمیگردد تا انتقام گیرد و خواهر و مادرش را رهایی بخشد.
داستان مردی در قرن 18 که در یک خانواده روستایی ساده به دنیا آمدهاست و با مادرش زندگی میکند، عاشق دختر عموی خود میشود، موفق به ازدواج با او نمیشود. به جنگ میرود و پس از آن اتفاقات زیادی در زندگی او پیش میآید، با یک کنتس بیوه برای ثروت او ازدواج میکند و به این وسیله راه ترقی او باز میشود.
یک مرد پس از یک عمر مشکل، این شانس را دارد که با عشق و حمایت خانواده اش اوضاع را تغییر دهد، می بیند که به مکان تاریکی که بر آن غلبه کرده است باز می گردد. پس از یک عمر دردسر و بدبختی، یک مرد این شانس را دارد که با عشق و حمایت خانواده اش همه چیز را تغییر دهد.اما او هر چه سعی میکند از مشکلات دور شود،میبیند که به آنها نزدیک تر میشود.
مردی به نام درایور به همراه برادر و دوستانش برای دزدی از یک مکان مهم برنامهریزی میکنند ولی پس از انجام دزدی، نامزد برادرش که خبرچین پلیس بوده و آن سرقت را به یک پلیس فاسد اطلاع داده بود با حمله آن پلیس مواجه می شود.
در سال 1978 در آفریقای جنوبی، دو مرد به خاطر ارتکاب یک سری کارهای غیرقانونی، در زندان پرتوریا گرفتار میشوند. آنها خیلی زود تصمیم میگیرند نقشهای را برای فرار از آنجا برنامهریزی کنند، اما…
پس از سه سال مخفی شدن در یک محله دورافتاده، خبر به ماریان می رسد که پادشاه ریچارد شیردل مرده است. معشوقهاش رابین هود در حال بازگشت از جنگ است. او با خروج از پناهگاه خود به ملاقات او می شتابد اما آنها متوجه می شوند که همه چیز آنطور که به نظر می رسد نیست. ویلیام دی وندنال، کلانتر رسوا شده ناتینگهام، از تبعید بازگشته و برای انتقام آمده است.
یک ستاره سینما از یک پیشخدمت پارکینگ در رستورانی در بورلی هیلز دعوت می کند تا به عنوان معشوقه خود ظاهر شود تا رابطه اش با یک مرد متاهل را پوشش دهد.
پیرمردی به نام میرزا چونان نواب که بسیاری از اهالی محل، او را به عنوان فردی خسیس و طماع می شناسند، با یکی از مستاجران عمارت در حال تخریب و فرسوده خود دچار کشمکش می شود و...
در دهه 1950 میلادی، راننده کامیونی به نام فرانک شیرن (رابرت دنیرو) که حالا در یک خانهٔ سالمندان زندگی میکند، به همراه راسل بوفالینو (جو پشی)، از روسای مافیا ارتباط میگیرد. شیران همزمان با بالا رفتن رتبه خود و تبدیل شدن به یک قاتل قراردادی برتر، شروع به کار برای جیمی هوفا (آل پاچینو) میکند.
مرد جوانی با نام مستعار "کرگدن" که به عنوان یک مجرم پرخاشگر شروع به کار کرد، به سرعت به سلسله مراتب جنایی در اوکراین در دهه 1990 می رسد. راینو فقط قدرت و ظلم را میدانست، اما با چیزی برای از دست دادن، بالاخره میتوانست یک را پیدا کند.