مردی به نام رِدا برای نجات جان برادر کوچکتر خود از چنگال قاچاقچیان مواد مخدر در مدلین، تیمی را برای حمله به آدمربایان در کلمبیا، دور هم جمع میکند. اما ماجرا زمانی کاملا از کنترل خارج میشود که رِدا تصمیم میگیرد پسر رهبر قاچاقچیان مواد مخدر را ربوده تا او را با برادرش معاوضه کند و…
مادر چو یونگ پیل که یک غواص بوده به دلیل پیش بینی اشتباه هواشناسی جانش را از دست می دهد. او برای محافظت از جان مردم شهرش یعنی سامدالری، تصمیم می گیرد کارشناس هواشناسی شود. از طرفی دوست دوران کودکی او، چو سام دال برای موفقیت در رشته عکاسی به سئول رفته اما بعد از اینکه تمام زحماتش یک شبه از بین رفت، به سامدالری بر میگردد…
میا و دو دوست صمیمی اش، اسکار و تیلد به سرزمینی جادویی سفر می کنند تا بتوانند با استفاده از چیزهایی که در این سرزمین می آموزند، مسائل خود در دنیای واقعی را حل کنند و...
در سریال خواب و بیدار توران یا همان ناتاشا که یک خلافکار حرفه ای است با عبدالله پلنگ که یک خلافکار سابقه دار است تصمیم می گیرند دست به یک سرقت مسلحانه بزنند و در این راه باید بدون رد پا از سد ماموران نیروی انتظامی بگذرند. لیکن در قسمت های مختلف این سریال با مشکلات متفاوتی مواجه می شوند.
فیلم داستان جنایی درباره پیرمردی است که به تازگی متوجه شده بیماری سرطان دارد. به همین خاطر چون چیزی برای از دست دادن ندارد تصمیم می گیرد تا از سارقانی که زندگی اش را نابود کرده اند، انتقام بگیرد.
زنی که معلم پیانو است در مواجهه با یک اتفاق بزرگ در زندگیاش، در دو راهه تصمیم قرار میگیرد، او یا باید مطابق عرف دست به انتخاب بزند یا . . .
«شفق» یکی از اعضای گروه سیاسی که اوائل انقلاب از ایران خارج شده، پس از سالها تصمیم میگیرد برای دیدن دخترش «ارغوان» که دانشجوی دانشکده جنگلداری است مخفیانه به ایران بازگردد. یکی از مأمورین امنیتی به نام «هوشنگ» به عنوان دانشجو وارد دانشکده میشود و از امکانات مدرن امنیتی استفاده میکند تا با کنترل ارغوان، شفق را به دام اندازد. در این میان بین او و ارغوان رابطهای عاطفی بوجود میآید…
فیلم آخرین زنگ، در یک روستا اتفاق میافتد که در آن کوچهای بن بست وجود دارد و همسایگان آن بسیار نزدیک و صمیمی هستند. چند روزی است که در این کوچه مزاحمی پیدا شده، که زنگ یکی از خانه ها را میزند و فرار میکند. اهالی محل تصمیم میگیرند با کشیک دادن، آن شخص را که گمان میکنند دزد باشد، گیر بیندازند و در نهایت موفق میشوند، اما متوجه حقیقتی میشوند که همه را غافلگیر میکند.
فیلم تا فردا، داستان زندگی دختر جوانی به نام فرشته است که برای مخفی کردن نوزاد نامشروعش درگیر چالشهای سختی میشود تا جایی که تصمیم به مهاجرت میگیرد. اما نقطه اوج داستان شبی است که والدین فرشته به خانهاش میروند و او باید نوزادش را جایی بیرون از خانه نگه دارد.
رایان نوجوانی بی دست و پا است که متوجه میشود شبی که خواهرش ناپدید شد، بازی آسانسور را انجام داده است. مراسمی که در آسانسور انجام میشود و در آن بازیکنان سعی میکنند با استفاده از مجموعهای از قوانین که در اینترنت یافت میشود به بُعد دیگری سفر کنند. حال او بدون توجه به هشدارها تصمیم میگیرد هر طور شده خواهرش را پیدا کند اما…