تیوری ارباب جوانی است که به یک درخواست کمک پاسخ مثبت داده و راهی ماموریتی پرخطری در سه قلمرو مختلف میشود تا نامهای را به پادشاه برساند و ...
شخصیت نمادین جان رباس به عنوان یک گروهبان کارآگاه جوانتر تصور میشود که درگیر یک درگیری جنایی خشونتآمیز میشود که زمانی که برادرش مایکل، یک سرباز سابق، از مرز جنایتکار عبور میکند، شخصی تبدیل میشود.
چهرههای جدید با قهرمانان نمادین مانند هان سولوی جوان، چوباکا، لاندو کالریسیان جوان، بیبی-8 و ژنرال لیا برای ماجراهایی که تمام دورانهای دنیای جنگ ستارگان را در بر میگیرد، همراه میشوند.
در مورد دختری 10 ساله به نام تاتر با رویاهای بزرگ است که وجود یک ویژگی خاص او را منحصر به فرد میکند. در این میان هنگامی که دوازده دخترعمو و پسرعموی تاتر برای تعطیلات تابستان به خانه آنها میروند، به او کمک میکنند تا بفهمد چه چیزی او را از دیگران متمایز کرده است و…
ویل تعمیرگاه خودرو پدرش را به ارث می برد و برای انجام این کار فاقد صلاحیت است، اما تلاشش را می کند تا با وجود فشارهای بسیار آنجا را رونق ببخشد و...
سازمان ‘Manager’ که قدرتهای تاریک غربی از آن حمایت میکنند، به تهدیدی جدی برای ترکیه تبدیل میشود و اقدام به عملیاتهای تروریستی زیادی برای ترساندن مردم و ایجاد هرج و مرج میکند. در حالیکه اقتصاد ترکیه دستخوش امتحانات زیادی است، از طرفی هم از طریق متاورس، دارک وب، رمزارز، سیستمهای ارتباطی و اینترنتی به حساسترین نقاط کشور حملات سایبری ترتیب میدهند. این دشمن پیچیده خیلی از گروههای داخل کشور را هم فعال کرده است. در این اثنا گروهی به نام سپاهی از سازمان اطلاعات ترکیه متوجه این خطر شده و به سرعت عکس العمل نشان میدهند…
نیکولا دختری روستایی است که در یکی از قلمروهای جزیره کلیبورن زندگی آرامی را سپری می کند. روزی او با یک اژدهای بزرگ روبرو می شود که قصد حمله به اهالی روستا را دارد و یکی از اعضای عالی رتبه تیم حفاظتی پادشاه به نام هاگا به کمک آن ها می شتابد. نیکولا پس از آشنایی با هاگا و زندگی پرهیجان او تصمیم می گیرد قدم به دنیای پرماجرا بگذارد و آن را کشف کند
در مورد لحظه معجزه آسای مادری که در یک تعطیلات 3 روزه از بهشت فرود آمد و در کنار دخترش ماند.
مرگ دو بار قهرمان ایندیاناپولیس 500، دن ولدون، دنیای موتوراسپرت را به شدت تکان داد. ده سال بعد، پسران ولدون، سباستین و الیور، در پیروی از قدمهای پدرشان و در تلاش برای مقابله با غم و اندوه خود، پشت فرمان با سرعت 200 مایل در ساعت به راه خود ادامه میدهند.
"روری" و "کبی" با هم متحد میشوند تا درآمدهای کثیف یک سیاستمدار فاسد را سرقت کنند. اما زمانی که سرقت به خوبی پیش نمیرود، آن دو خود را در گردبادی از هرج و مرج میبینند که نه تن ...