
بعد از پایان جنگ جهانی دوم، هولی مارتین برای دیدن دوستش هری به وین سفر می کند ولی متوجه می شود که هری همان روز در یک تصادف رانندگی کشته شده است. در مراسم خاکسپاری هولی به دو افسر مشکوک می شود.
داستان از آنجایی شروع می شود که مادر بزرگ زنی به اسم جوزفین مالون فوت می کند و وصیت می کند که برای به دست آوردن ارثیه خانوادگی باید همراه با مردی به اسم جیمز مارکو که یک بوکسر است در خانه مادر بزرگش زندگی کند.
یک تاجر ثروتمند، فیلمساز معروفی را استخدام می کند تا در ساخت یک فیلم پر سر و صدا به او کمک کند.
ماشین مسابقهای به اسم کارگو که علاقه زیادی به خانواده اش دارد و وقتی متوجه می شود پدرش را برای اوراق کردن به جزیره کلانکر برده اند ، برای نجات او به آنجا می رود و در این راه با مشکلات زیادی رو به رو می شود…
شین و اولیور در بحبوحه آماده شدن برای مراسم ازدواجشان، به پسربچه ای مبتلا به سرطان خون کمک می کنند تا به دوست قدیمی اش برسد. در آن سوی قصه، ریتا و نورمن با چالش های بچه دار شدن درگیر هستند.
فرزندان جان و ایلین کرولی از بیماری ارثی بسیار نادری رنج می برند و در حالی که دیگر هیچ امیدی به بهبود آنها نیست، “جان” محققی را پیدا میکند که تمامی جامعهی محققین و دانشمندان، وی را به دلیل روش های غیر رسمیش میشناسند اما شاید که او بتواند فرزندان آنها را معالجه کند.
فصلی تازه از زندگی دختری به نام لارا که همراه با خانواده خود به یک شهر جدید نقل مکان کرده است. در این میان او با یک ستاره زخمی که از آسمان سقوط کرده دوست شده و ماجراهای جذابی را رقم میزند که…
دربارهٔ مخترع و طراح اسلحههای کوچک میخائیل تیموفویچ کلاشنیکوف است. امروز به سختی میتوان کسی را پیدا کرد که این اسم را نشناسد. با این حال، همه نمیدانند که او چه مسیری طولانی و خارقالعاده را طی کرده تا در سن 28 سالگی اسلحه افسانه ای AK-47 را خلق کند.
بعد از اتفاقات قسمت سوم فیلم ایپ من، در حالی که استاد چئونگ چی در باشگاه خود از ایپ من شکست میخورد، سبک خود را متواضعانه در مقابل ایپ من کنار میگذارد. اما او بعد از مبارزه با یک خارجی قدرتمند به دردسر میافتد و…
پدر جوانی به اسم «آنتی» که پسر بچه بازیگوش و باهوشی دارد، تصمیم می گیرد سرپرستی یک دختر بچه را نیز قبول کند اما ورود این دختر بچه به زندگی آن ها, با ماجراهای خنده دار بسیاری همراه می شود.