یک کافه دار از طریق یک عمل خشونت آمیز تبدیل به یک قهرمان محلی می شود، که عواقبی را در ارتباط با زندگی قدیمی ای که او پشت سر گذاشته است ایجاد می کند و زندگی تازه ساخته او را تا حد زیادی متزلزل نموده و…
سیاستمداری بی سواد به زندان میفته، اما آنجا سعی میکند درس بخواند و در امتحان دیپلمی که رد شده شرکت کند تا دوباره به وزارت برگردد اما همه چیز طبق روال او پیش نمیرود.
در اعماق کوههای آپالاچی در کارولینای شمالی، پسری 18 ساله به نام جیکوب میان ماندن با پدری ظالم و مادری رنج کشیده یا ترک همیشه این منطقه با دختری که دوستش دارد، سرگردان است و…
پس از ناپدید شدن دختر یک تفنگدار سابق نیروی دریایی، او و همرزم سابقش باید برای نجات دخترش با یک کارتل مکزیکی درگیر شوند...
آرورا و مادرش آیلا، هر دو دارای قدرتهایی هستند. آیلا تلاش میکند تا آرورا را آموزش دهد که چگونه این قدرتها را هدایت کند، یک حادثه غمانگیز، آرورا را به این فکر وا میدارد و...
سازمان شیطانی ارتش روبان قرمز پس از سالها بار دیگر به رهبری دکتر گرو بازگشته تا با کمک رباتهای جدید و قدرتمند خود با گوکو و دوستانش مبارزه کرده و…
پس از ناپدید شدن مادر یک زن جوان, او در خانه و با استفاده از ابزارهایی که به صورت آنلاین در دسترس اوست، سعی می کند مادرش را پیدا کند.
هنگامی که یک تعمیرکار ساکن شهر نیویورک با یک نویسنده مشهور و معروف منزوی اشتباه گرفته میشود، او را به دانشگاه میآورند تا در آنجا سخنرانی اصلی را برای نجات جشنواره ادبی مدرسه ارائه دهد.
مرد جوانی به نام سامی فیبلمن که در دوران پس از جنگ جهانی دوم در آریزونا بزرگ میشود، از هفت تا هجده سالگی، یک راز خانوادگی را کشف میکند و کشف میکند که چگونه قدرت فیلمها میتواند به او کمک کند تا حقیقت را ببیند.
براساس داستانی واقعی در سال 1909 میلادی، روایت شده و در مورد پسری جوان به نام ویلی بوی است که عاشق یک دختر بومی زیبا به نام کارلوتا میشود. اما پدر کارلوتا، رهبر قبیله محلی، اجازه نمیدهد آنها با یکدیگر ازدواج کنند. در این میان با بالا گرفتن درگیری میان آنها، پدر کارلوتا بر اثر شلیک تصادفی با اسلحه، جان خود را از دست میدهد و عاشقان جوان به صحرای موهاوی فرار میکنند. حال کلانتر محلی دو ردیاب بومی آمریکایی را برای دستگیری آنها هدایت میکند اما…