زندگی آناند دیگه را بررسی میکند، سفر سیاسی او را به تصویر میکشد و جوهر میراث تأثیرگذارش را به عنوان شخصیتی برجسته ثبت میکند.
سالها پس از شاهد بودن مرگ قهرمان محترم ماکسیموس به دست عمویش، لوکیوس مجبور میشود وارد کولوسئوم شود پس از اینکه خانهاش توسط امپراتورهای ظالم که اکنون با دست آهنین روم را رهبری میکنند، تسخیر میشود. با خشم در دل و سرنوشت امپراتوری که در خطر است، لوکیوس باید به گذشته خود نگاه کند تا قدرت و افتخار را بیابد و شکوه روم را به مردمش بازگرداند.
آمِمیا یک یوتیوبر نامحبوب است که در موضوعات مربوط به علوم غریبه تخصص دارد. روزی مدیرش یک نقشهٔ طبقات خانه به او میدهد و میگوید که این نقشه در نگاه اول شبیه به یک خانهٔ معمولی است، اما نقطهای نامفهوم و مرموز در آن وجود دارد. آمِمیا شروع به بررسی دقیق نقشه میکند و در این میان، کوریهارا که یک معمار و علاقهمند به معماهاست، به او میپیوندد. آنها تلاش میکنند راز پشت این خانه را کشف کنند. در همین حال، یوزوکی با آمِمیا تماس میگیرد و میگوید که دربارهٔ خانهای که او در کانال یوتیوبش منتشر کرده، چیزهایی میداند. او به آمِمیا و کوریهارا میپیوندد تا راز خانه را فاش کنند، اما به نظر میرسد که خودش هم رازی در دل دارد.
یک دزد حرفهای پس از خراب شدن عملیات سرقتش باید برای نجات شریک ربودهشدهاش وارد قلمرو یک باند خطرناک میشود. او با دشمنان مختلف از جمله یک آدمکش بیرحم و پلیسهای فاسد مواجه میشود...
یک گانگستر سالخورده و بوکسور سابق (با بازی لیام نیسون) که بهعنوان نیروی عضله برای یک رئیس باند خلافکار در بوستون (با بازی ران پرلمن) کار میکند، یک تشخیص ناراحتکننده دریافت میکند. او با وجود حافظهی ضعیفش تلاش میکند گناهان گذشتهاش را جبران کند و با فرزندان ازهمگسستهاش دوباره ارتباط برقرار کند. او مصمم است که میراثی مثبت برای نوهاش بهجا بگذارد، اما دنیای جنایتکاران هنوز او را رها نکرده و به این راحتیها هم قصد ندارند از چنگش درآورند.
یودرا که با مشکلات خشم دستوپنجه نرم میکند، مأموریتی مخفی برای سرنگونی یک باند قدرتمند مواد مخدر به سرپرستی فیروز و پسرش شفیق به او محول میشود. یودرا این مسئولیت را میپذیرد زیرا میخواهد از فیروز برای مرگ والدینش انتقام بگیرد.
گلاب که از زندگی مجردی خود ناراضی است، سفری را آغاز می کند که توسط دوستان توصیه شده است و خود را بین رز و رزی سرگردان می بیند. انتخاب او آینده رمانتیک او را تعیین خواهد کرد.
روسلانِ توقفناپذیر در راه است تا زنجیرهای همرنگی با جماعت را پاره کند. با تفنگ و گیتارش، او میخواهد سمفونیای از شورش بسازد که بینظیر باشد.
در مورد دو مبلغ مذهبی جوان است که برای تبلیغ دین خود، به اشتباه به خانه فردی خطرناک و شیطانی به نام آقای رید میروند حال این دو نفر در یک بازی مرگبار گرفتار شده که آنها را مجبور به اثبات ایمانشان میکند و…
سیدهو عاشق همکلاسی خود دارانی می شود و به دلیل ماهیت درونگرای خود تلاش می کند تا به عشق خود اعتراف کند. وقتی سیدهو شجاعت بیان احساسات خود را جمع می کند، راز تکان دهنده ای آشکار می شود که زندگی او را به آشوب می کشاند.