کلهپزی که عشقش به استقلال را با هیچ چیز دیگر جایگزین نمیکند دختری دارد که خواستگاری پرسپولیسی دارد و همین تعلق رنگی است که با مخالفت پدر روبرو میشود. در ادامه یک تصادف منجر به فوت کلهپز و بازگشایی پرونده یک قتل میشود؛ کلهپز داستان حین عبور از عرض خیابان با پژوی سبزرنگی تصادف کرده و در پی این تصادف میمیرد! تنها شاهد اتفاق مردی است تکچشم که فقط رنگ و نوع ماشین را تشخیص دادهاست. اینطوری است که تمامی پژوهای سبزرنگ داخل شهر فراخوانده میشوند و این چنین است که داستان وارد فاز کلانتری میشود. افسر پرونده و چند تن از مأمورین کلانتری به دنبال قاتل میگردند. تا اینکه …
ریلیتی شو دست به مهره ما را با بازی های جذاب چهرههای معروف و محبوب همراه می کند و فضای مفرح و خندهدار رقابت آنها با یکدیگر را در قالب برنامهای هیجانانگیز به تصویر میکشد.
امیرعلی با مدرک دکترا، در جستجوی شغلی آبرومند است که سرنوشت او را در معرض انتخابی سخت قرار میدهد. او فرزند یک نانوا در سطح پایین شهری است و بر حسب اتفاق با استاد خود روبرو می شود و از آنجا صفحه روزگارش ورقی متفاوت می خورد، امیر علی در این مسیر فراز و نشیب های بسیار را تجربه می کند و در نهایت ...
شبانی به خیمه کاتبان سپاه عمر بن سعد میرسد، او برای گرفتن پول گوسفندانش از سپاه به کارزار عاشورا آمده است.
در سالهای ابتدایی دهه 30 هجری شمسی، گروهی از افراد وطندوست و آزادیخواه قصد دارند طی یک عملیات سرقت از بانک ملی، مبلغ مورد نیاز برای قرضه ملی دکتر محمد مصدق را فراهم کنند. اما همه چیز طبق نقشه آنها پیش نمیرود و...
نیمهشب برنامهایست که در آن امیرحسین قیاسی با نگاهی طنز اخبار روز ایران و جهان را بررسی میکند.
داستان جوانی به نام بهزاد است که پدر خود را در کودکی از دست داده و عمویش از خانواده او حمایت می کند. او قرار است با «بهار» دختر عموی خود ازدواج کند، اما رازی از زندگی او برملا می شود که زندگی اش را دچار تغییراتی می کند.
دوبله فارسی منتشر شد.
کش سعی می کند در یک شهر کوچک آپالاچی زندگی آرام و صادقانه ای داشته باشد. هنگامی که یک رئیس جنایتکار شرور او را مجبور می کند به خدمات خود بازگردد، به زودی متوجه می شود که قادر به انجام هر کاری است - حتی قتل - برای محافظت از خانواده و خانه اش.
خانواده ای که در حال فرار از یک ایالت فاسد هستند به خانه ای امن با گذشته ای شیطانی پناه می برند - آخرین ایستگاه وحشتناک در راه آهن زیرزمینی در آینده نزدیک.
ماجرای دختری مهربان به نام حنا است که در دهکده ای کوچک همراه با پدربزرگ و مادربزرگش زندگی می کند. مادر کاتری برای شغل از فنلاند به آلمان رفته است و کاترین در انتظار دیدار دوباره مادرش روزها را سپری میکند.