
ر مورد یک دختر معمولی به نام دی است که با کمک یک کلید مرموز وارد سرزمین جادویی و شگفتانگیز اوز میشود. جایی که او باید با کمک دوستان جدیدش این سرزمین اسرارآمیز را نجات داده تا به قهرمان داستان تبدیل شود و…
دی، دختری، به دنبال اسب گمشده جادویی خود میگردد که گمان میرود به گنجینههایی در کوه کتکلوز منتهی شود. او با دوستانش رازهای متحول کننده زندگی را در طول این تلاش جسورانه کشف می کند.
داستان فیلم آخرین تولد در زمانی که طالبان به قدرت بازگشتهاند، آغاز میشود. در شهر کابل که پر از نگرانی و هراس است، محمد پدر خانواده سعی دارد تا زندگی طبیعی خود را در دورانی که طالبان در آن حکومت دارند، حفظ کند.
قسمت ششم منتشر شد.
پنج سال پس از مرگ دختر مدرسه ای اندی بل، پیپا فیتز آمبی تصمیم می گیرد تا آنچه را که واقعاً برای او اتفاق افتاده است کشف کند. سال سینگ، دوست پسر اندی، قبل از اینکه جان خود را بگیرد به قتل اعتراف کرد، اما پیپ معتقد نیست که او مسئول است و تیم
در شهری که کنتا اوچیا زندگی میکند، قتلی رخ میدهد. بدن مثله شدهای در کنار رودخانه پیدا میشود و کنتا، پسری دبستانی، یک تمساح را در آب میبیند. با اینکه در کلاس به عنوان دروغگو شناخته شده است، تصمیم میگیرد با کمک دوستش آن موجود را بگیرد. آیا بدن توسط تمساح مثله شده یا توسط قاتل؟ تمامی ارتباطات به کنار رودخانه منتهی میشود و شامل معلمش، والدینش و دختری که در آن سوی رودخانه در حال تمرین ترومپت است، میشود.
اسنوپی و بیگل پس از اینکه متوجه شدند گروه پیشاهنگی آنها در خطر انحلال قرار گرفته است، برای به دست آوردن نشان خود تلاش می کنند. در همین حال، چارلی براون و دوستانش نیز از تابستان خود در کمپ اسپرینگ لیک، لذت می برند...
دکتر و همراهش در زمان و مکان سفر می کنند و با دوستان و دشمنان باورنکردنی روبرو می شوند.
یک آپارتمان که از سه خانه تشکیل شده و یکی از خانهها صاحبخانه آپارتمان در نقش آقای پیردوست و پسرش در نقش کوروش که مغازهای نیز در نزدیکی دارند. مستأجر خانه دوم یک کارآگاه در نقش اردلان پشندی و همسرش در نقش منیژه و خانه سوم منزل باجناغ اردلان در نقش بامشاد و همسرش در نقش مژده است…
حبیب کارگر سادهای است که در یک کارخانه کار میکند اما بنا به دلایلی با دستور رئیسش آقای قندی اخراج میشود. در بین راه با دختری که به تازگی در کارخانه مشغول به کار شده هم مسیر میشود. حبیب به دختر دل میبندد و غافل از اینکه او دختر رئیس کارخانه است تا اینکه…
تاد به طور تصادفی یک طلسم باستانی را رها می کند و زندگی دوستانش مومی، جف و بلزونی را به خطر می اندازد. در حالی که همه علیه او هستند و تنها با کمک سارا، او برای پایان دادن به نفرین مومیایی وارد ماجراجویی می شود.