در مجموع 468 فیلم و سریال یافت شد.
در مجموع 468 فیلم و سریال یافت شد.
انیمیشن «لیفی مرغی در جنگل» داستان مرغی به نام «لیفی» است که در مزرعه ای کوچک همراه با عده زیادی از مرغهای دیگر زندگی می کند. اما «لیفی» از تمام مرغ های دیگر مزرعه متفاوت است، چرا که او روی تخم هایش نمی خوابد به این دلیل که می داند بعد از جوجه شدن تخم ها، آن ها را از وی جدا می کنند.
یک بانوی نویسنده ایرانی به نام گلرخ کمالی، که سال گذشته شوهرش، ناصر معاصر را به حال قهر و به گمان رابطه ای میان او و منشی شرکتش ترک کرده است، با پایان جنگ به تهران برمی گردد. شوهرش که ورشکست شده و در حال رفتن به زندان است. گلرخ متوجه می شود که ...
این فیلم روایتگر زندگی یک خانوادهی اصفهانی در سال 1364 است که با وجود مشکلات، درگیر جنگ نیز میشوند. پدر خانواده (اکبر عبدی) به همراه پسرش تصمیم به فرار از کشور دارند، اما اتفاقات سمت و سویی دیگر به خود میگیرد.
پلنگي به روستا مي زند و اهالي آبادي در پي ميرشكار مي روند. ميرشكار به اتفاق دنيا درصدد پيگيري برمي آيند. هر يك از اهالي آبادي به نوعي از پلنگ زخم خورده اند. تله كار مي گذارند و راه هاي مختلف شكار را طي مي كنند. در يك شب پلنگ را مي بينند و مي خواهند شكارش كنند كه دختري به نام روجا را مقابل او مي بينند. دختر براي پلنگ آواز مي خواند و مانع كار ميرشكار و دنيا مي شود. دنيا عاشق روجا مي شود. ميرشكار درصدد نجات، و دنيا درصدد انتقام برمي آيند. سرانجام پلنگ به ضرب گلوله اي زخمي مي شود. روجا دنيا را زخمي مي كند و به جنگل مي زند و...
داستان فردی را روایت میکند که به اشتباه با یک فرمانده جنگ جابجا گرفته میشود و باعث به وجود آمدن اتفاقاتی در زندگی اش میشود..
سهراب پس از مشاهدهٔ فیلمی در تلویزیون که بر اساس مهاجرت لهستانیها در جنگ جهانی دوم به ایران ساخته شدهاست، تصمیم میگیرد به دنبال بستگانش که گمان میکند لهستانیتبار هستند، بگردد.
روایتی از سرگذشت زندگی یک فرمانده جنگ ایران و عراق دارد که در زندگی اشتباهاتی مرتکب شده و در عالم برزخ سعی در جبران خطاهایش دارد. این اتفاقات در قالب طنز موقعیت رخ میدهند.
ماجرا با به دام افتادن پیشونی سفید توسط اختاپوس آغاز میشود و در این قسمت، قهرمان داستان یعنی میمون (با بازی ارسلان قاسمی) به جنگ اختاپوس می رود اما…
تاجر ثروتمندی به نام تیمور، که سالها در اروپا زندگی میکرده، پس از انقلاب و با آغاز جنگ وارد کشور میشود فرزندش، امید، همزمان با اوج جنگ برای انجام یک معامله تجاری، به خواست پدر، به باختران میرود پس از بازگشت امید که تحت تأثیر بردباری و از خود گذشتگی مردم قرار گرفته تصمیم میگیرد به جبهه برود…
طوفان (جمشید هاشم پور) در دوران جنگ زن و فرزند خود را از دست داده و پس از گذشت سالها کم کم به آرامشی نسبی رسیده تا اینکه یکی از خائنین به مملکت در دوران جنگ، از زندان آزاد شده و چون طوفان در زندانی شدن وی و اعدام برادرش نقش اساسی را داشته پس به سوی وی رفته و درصدد انتقام به هر نحوی بر می آید…