در روستایی پیش از انقلاب فردی خانزاده با نام امیر به عنوان قاضی محلی در روستا فعالیت میکند و به خاطر سابقه خوبی که داشته، مردم به او اعتماد کامل دارند و بخش مهمی از کارهای روستا را به امیر سپردهاند. حال پس از سالها یکی از اهالی روستا با نام لی لی که از روستا به خاطر تهمت مردم به فاحشه بودن رفته، به عنوان اشرافزاده به روستا برمیگردد و به مردم وعده میدهد که در صورت کشتن امیر، پول زیادی به آنها خواهد داد…
فریبرز برای فرار از خیابانها به کافهی کمال میرود، کافه خلوت است و کسی جز آن دو در کافه نیست. همه چیز عادی به نظر میرسد تا اینکه جوانی با دو کولهپشتی وارد کافه میشود...
زنی به دنبال فرار از نامزدی خود با یک سیاستمدار خشن است، اما وقتی غریبه ای به کمک او می آید، آن دو با هجوم تعصب و نفرت روبرو می شوند.
وقتی جسیکا با خانوادهاش به خانه دوران کودکیاش برمیگردد، کوچکترین دخترخواندهاش آلیس وابستگی وهمآوری به خرس عروسکی به نام چانسی که در زیرزمین پیدا میکند پیدا میکند. آلیس شروع به بازی با چانسی می کند که بازیگوشی شروع می شود و به طور فزاینده ای شیطانی می شود. همانطور که رفتار آلیس بیشتر و بیشتر نگران کننده می شود، جسیکا مداخله می کند تا متوجه شود که چانسی بسیار بیشتر از خرس اسباب بازی پر شده ای است که او معتقد بود.
کید، یک مرد جوان ناشناس که در یک باشگاه مبارزه زیرزمینی زندگی ضعیفی را بیرون میکشد، جایی که شب به شب، با پوشیدن ماسک گوریل، توسط مبارزان محبوبتر برای پول نقد مورد ضرب و شتم خونین قرار میگیرد. پس از سالها خشم سرکوبشده، کید راهی برای نفوذ به محاصره نخبگان شوم شهر پیدا میکند. در حالی که ترومای دوران کودکی او در حال جوشش است، دستان اسرارآمیز زخمی او یک کمپین انفجاری تلافی جویانه را به راه می اندازد تا با مردانی که همه چیز را از او گرفتند، حساب باز کند.
قسمت ششم منتشر شد.
یک مسابقه موسیقایی پرمعما و جذاب است که محسن کیایی با چهره ای متفاوت اجرای آن را به عهده دارد. چهره های آشنایی مانند شبنم مقدمی، محمد بحرانی، محسن شریفیان، و امیرمهدی ژوله قرار است
هنگامی که پیوندهای ناگسستنی ایجاد می شود، قهرمانان ظهور می کنند - و افسانه ها ساخته می شوند، شورشیان برای نبرد علیه دنیای مادر آماده می شوند.
قسمت ششم منتشر شد.
هنگامه برای نجات جان برادرش نیاز به پول دارد. او برای آماده کردن این پول دست به خطر بزرگی میزند و ...
پس از از دست دادن فروشگاه لباسشویی خود در یک حادثه آتش سوزی، یک مادر مجرد Duk-hee از یک بانک تماسی دریافت می کند که یک وام سخاوتمندانه اولیه را ارائه می دهد بنابراین او بلافاصله آن را می گیرد. اما بلافاصله پس از آن، او متوجه می شود که قربانی یک طرح فیشینگ صوتی شده است. دوک هی که ویران شده برای کمک به پلیس مراجعه می کند، اما از اینکه امیدی به پس گرفتن پولش وجود ندارد، ناامیدتر می شود. در لحظه ناامیدی، جائه مین، فیشری که او را فریب داده بود، یک بار دیگر تلفن خود را زنگ میزند تا به دوک هی در مورد سازمان جنایتکاری که او را قفل کرده و او را مجبور به برقراری تماسهای فیشینگ صوتی از چین کرده است اطلاع دهد. با آن تماس، دوک هی تصمیم می گیرد خودش این پرونده را بررسی کند و با دوستانش با هواپیما به چین برود.
قسمت دوازدهم منتشر شد.
آمرلی داستان عاشقانه یک خبرنگار عراقی برای یافتن راز زندگیاش در یک موقعیت جنگی است…