
این مجموعه شامل 11 فیلم کوتاه تولیدشده توسط استودیوی ایلومینیشن است که از مجموعههای معروف این استودیو انتخاب شدهاند.از مجموعه من نفرتانگیز :چمنزن مینیونها (2016)،زرد، سیاه جدید است (2018)،رقابت (2015)،مینیون کرو-من (2015)،بیکی نلسون ناآرام (2015)،وحشت در اتاق نامهها (2013).از مجموعه زندگی مخفی حیوانات خانگی:سوپر گیجت (2019).از مجموعه آواز :مربی زندگی ادی (2017)،گونتر پرستار بچه میشود (2017).از مجموعه لوراکس:سرناد (2012)،واگن هو! (2012)
هلن که درگیر یک رابطه پرشور با مردی میشود که هیچ اطلاعی از هویت پنهانی او ندارد. هنگامی که معشوقش قربانی دنیای زیرزمینی خطرناک لندن میشود، هلن تحت فشار قرار میگیرد و کارفرمایش سام را برای محافظت از او فرا میخواند.
لانگ در حاشیه صحرای گبی در شمال غربی چین، پس از آزادی از زندان به زادگاهش بازمی گردد. در حالی که برای تیم گشت سگ محلی کار می کرد تا قبل از بازی های المپیک شهر را از سگ های ولگرد پاکسازی کند، او ارتباط نامحتملی با یک سگ سیاه پیدا می کند. این دو روح تنها با هم سفری را آغاز می کنند.
داستان ستوان بریگادیر آرجون ساکسنا را روایت میکند که در سفری از پاکستان به هند، به دنبال کشف هویت واقعی خود و مبارزه با دلالان بازار سیاه میرود، افرادی که با تروریستها برای انجام حملات بزرگ در کشور همکاری میکنند.
در طول جنگ جهانی دوم، گردانی متفاوت پا به میدان گذاشت. تنها گردان تماماً زنانه و سیاهپوست ارتش آمریکا با مأموریتی روبهرو شد که همه آن را غیرممکن میدانستند: سه سال نامههای نرسیده به سربازان، 17 میلیون قطعه امید، عشق و انتظار، باید در شش ماه مرتب شوند. این زنان، با شجاعت و ارادهای بینظیر، ثابت کردند که هیچ غیرممکنی در برابر اراده انسانی دوام نمیآورد.
یک راننده تاکسی مسافران خود را که یک زوج جوان هستند می رباید و به جاده دوردست و مخوفی می برد. طولی نمی کشد که این زوج متوجه انگیزه واقعی ترسناک راننده می شوند.
شرلی چیشولم پس از اینکه اولین زن سیاهپوست منتخب کنگره شد، برای نامزدی ریاست جمهوری سال 1972 از حزب دموکرات به رقابت می پردازد.
وسنت و آرانیا، یک زوج، به خانهای ردیفی و آرام نقلمکان میکنند و به دنبال آرامش و خلوت هستند. اما یک طوفان شدید آنها را در خانه گیر میاندازد و اختلالات ماورایی نگرانکنندهای شروع به رخ دادن میکند که ازدواجشان را به خطر میاندازد. وسنت باید حقیقت پشت این وقایع ماورایی را کشف کند، قبل از اینکه همه چیز از هم بپاشد.
داستان از این قرار است که ملکهای در وسط زمستان کنار پنجرهای نشسته بود و مشغول قلابدوزی از روی طرحی از جنس درخت آبنوس بود که انگشتش را زخمی میکند.او با دیدن خون آرزو میکند که دختری که از او به دنیا میآید پوستی به سفیدی برف و لبانی به سرخی خون و مو وچشمانی به سیاهی قالب درخت آبنوس که در دستانش بود داشته باشد. سال بعد دختری با همان ویژگیها که ملکه آرزو کرده بود به دنیا میآید ولی ملکه هنگام وضع حمل میمیرد. اسم آن دختر را سفید برفی مینامند. سال بعد شاه همسر دیگری برای خود اختیار میکند ملکه جدید بسیار زیبا اما فوقالعاده مغرور بود. او آینهای جادویی داشت که قادر به تکلم بود یکی از وظایف آینه این بود که به ملکه اعلام کند که او زیباترین فرد روی زمین است.
یک جوان سیاهپوست بااستعداد و محروم از امکانات از نیوآرک به دانشگاه ییل میرسد، اما سایهها و بیعدالتیهای گذشتهاش آینده او را به خطر میاندازند.