
یک سوارکار رودئو که نمیخواهد پایان دوران حرفهایاش را بپذیرد، در حالی که با آسیب مغزی و طوفانی ناگهانی دستوپنجه نرم میکند، به این فکر فرو میرود که چگونه رسیدن به رؤیاهایش تا این اندازه دشوار شده است.
شیائوبای پس از 500 سال بالاخره شو شیان، تجسد دوبارهی اکسوان را پیدا کرد و آنها در پل شکسته با هم ملاقات کردند. شیائوبای و خواهرش در کوچهها پنهان شدند و همراه او و شوهر خواهرش، لی گونگفو، زندگی پرجنبوجوشی را در دنیای انسانها آغاز کردند.
یک نرفگلهدار، مصنوعی را کشف میکند که دنیای جنگ ستارگان را دگرگون کرده و جای قهرمانان و تبهکاران را عوض میکند. او وارد ماجراجوییای میشود تا نظم را بازگرداند و به عنوان ناجی، کهکشان شکسته را دوباره سر و سامان دهد.
من پنگوئن گمشده ای از آلودگی نفتی دریا نجات پیدا می کند و زندگی ماهیگیر دلشکسته ای را زیرورو می کند. طولی نمی کشد که آن دو دوستانی جدانشدنی می شوند و حتی اقیانوس وسیع هم نمی تواند میان آن ها جدایی بیندازد.
اروین اولین کار بازیگری خود را انجام می دهد و خود را در تگزاس می بیند که در زیر بال یک حفاری نفت تقریباً ورشکسته مرل و هم گروهش فیه گرفته می شود. این سه نفر وارد یک ماجراجویی وحشیانه می شوند تا بانک و یک شرکت نفتی فاسد را گول بزنند تا قبل از اینکه رویاهای مرل از بین برود.
میسون، مغز متفکر جنایتکار، در شرف اجرای یک عمر است که معشوق و عضو اصلی خدمه او، دکر، تیم را به زیر می کشد و فاش می کند که او یک مامور مخفی اینترپل است. میسون که دلشکسته است فرار می کند و از زندگی جنایی بازنشسته می شود تا اینکه برادر کوچکترش شاون از لیگ خود خارج می شود و به تنهایی یک سرقت بزرگ از بانک را انجام می دهد. میسون چاره ای ندارد جز اینکه به کمک بیاید، در حالی که اینترپل دکر را به این امید می آورد که او را عصبی کند. قبل از اینکه تیم های SWAT به بانک هجوم ببرند، میسون باید از تمام ابزار موجود در زرادخانه خود استفاده کند تا نه تنها با جایزه، بلکه از عشق زندگی خود نیز فرار کند.
فرانچسکا کابرینی، مهاجر ایتالیایی، در سال 1889 به شهر نیویورک می رسد و با بیماری، جنایت و کودکان فقیر مواجه می شود. کابرینی ماموریتی جسورانه را آغاز می کند تا شهردار متخاصم را متقاعد کند که مسکن و مراقبت های بهداشتی را برای آسیب پذیرترین قشر جامعه تامین کند. با زبان انگلیسی شکسته و سلامت ضعیف، کابرینی از ذهن کارآفرینی خود برای ساختن امپراتوری امید استفاده می کند، برخلاف آنچه که جهان تا به حال دیده است.
روی فریمن، کارآگاه سابق قتل با حافظه ای شکسته، مجبور می شود پرونده ای را که به یاد نمی آورد، دوباره بررسی کند. از آنجایی که زندگی یک مرد در انتظار اعدام است، فریمن باید شواهد وحشیانه یک دهه تحقیقات قتل را جمع آوری کند و شبکه ای شوم از اسرار مدفون و خیانت هایی را که به گذشته او مرتبط است، آشکار کند. تنها با غرایز برای اعتماد، او با یک حقیقت وحشتناک روبرو می شود - گاهی اوقات، بهتر است اجازه دهید سگ های خواب دروغ بگویند.
قسمت نهم منتشر شد.
ریش، دختر دوک، با تناسخ غریبه نیست - بالاخره این هفتمین زندگی اوست. هر زندگی با نامزدی شکسته او دوباره شروع می شود. او که یک تاجر، یک خدمتکار و یک شوالیه بوده است، اکنون میل به اوقات فراغت دارد. اما دنیای او زمانی تغییر می کند که یک شاهزاده، که
تای وارنر ورشکسته است؛ او که یک فروشنده اسباببازی بیپول و بیمشتری است با سه زن آشنا می شود که همکاری با آنها ایدههای تازهای برای آقای وارنر به ارمغان میآورد. به کمک این سه زن، او با خلق بهترین ایده ها در ساخت اسباببازی به بزرگترین و محبوبترین اسباببازیفروشی دنیا تبدیل می شود.