در مجموع 32 فیلم و سریال یافت شد.
در مجموع 32 فیلم و سریال یافت شد.
لیو چونهه، که از فلج مغزی رنج میبرد، با شجاعت از محدودیتهای جسمی و روحی خود عبور میکند تا رویای صحنهای را برای مادربزرگش محقق سازد و در عین حال مسیر زندگی خود را بیابد. پس از یک تابستان پر از تغییر و تحول، او سرانجام سفری تازه را آغاز میکند.
 
                                    میشل از دوران بازنشستگی آرام خود در روستایی در بورگوندی، در نزدیکی دوست قدیمیاش ماری-کلود، لذت میبرد. وقتی دختر پاریسیاش، والری، پسرش لوکاس را برای تعطیلات مدرسه نزد مادربزرگش میفرستد، میشل که از رفتار دخترش تحت فشار قرار گرفته، در وعده ناهار به او قارچ سمی میدهد. والری بهسرعت بهبود مییابد اما مادرش را از دیدن نوهاش منع میکند. میشل که احساس تنهایی و عذاب وجدان دارد، دچار افسردگی میشود... تا اینکه پسر ماری-کلود از زندان آزاد میشود.
 
                                    جف تقریباً قرار است ازدواج کند. برای تکمیل خوشبختیاش، تنها دعای یک مادربزرگ محبوب که در دوردستترین نقطه کشور زندگی میکند، کافی نیست. اما به طور ناگهانی، راه رسیدن به او توسط مردان سیاهپوش مسدود میشود. اخیراً یک جنایتکار خطرناک از یک آزمایشگاه مخفی فرار کرده است – یک میمون عروسکی به نام مارک. و بهترین مأموران برای یافتن او به راه افتادهاند. جف و مارک هر کدام در مسیر خود به دنبال سرنخهایی میگردند...
 
                                    کیت و همفری برای جمعآوری غذا و ذخیره کردن آن برای زمستان، راهی جنگل میشوند و سه تولهشان را پیش پدربزرگ و مادربزرگشان میگذارند. اما وقتی آن دو گرفتار طوفان برفی میشوند، تولهها و بقیه گروه مجبور میشوند برای پیدا کردنشان به دل طبیعت بزنند.
بهخاطر مشکلات مالی، خانواده ییلماز به خانه مادربزرگشان، سعدت، نقلمکان میکنند. اما سعدت آنطور که فکر میکردند تنها زندگی نمیکند. خانه قدیمی سعدت که همزمان مزار همسر مرحومش هم هست، محل سکونت موجوداتی از بعد دیگری است. و این موجودات هیچکس را در خانه نمیخواهند جز خود سعدت.
 
                                    پس از مرگ ناگهانی مادربزرگ دورافتادهاش، طوفان برفی رزاریو را در کنار جسد او محبوس میکند و در همین حال نیروهای فراطبیعی تاریک شروع به حمله به او میکنند.
 
                                    پس از از دست دادن مادر عزیزش، مردی همه چیز را به خطر میاندازد تا به افتخار او یک رستوران ایتالیایی راهاندازی کند؛ جایی که آشپزهای آن نُنّاها — یعنی مادربزرگهای واقعی — هستند.
در شهری که مملو از زامبیهای غیرقانونی با آسیبهای زندگی است - سه تنگیر پس از کسب درآمد آسان باید با کلاهبرداران کوچک و یک شرکت بزرگ شرور مبارزه کنند تا مادربزرگ ربوده شدهشان را نجات دهند.
 
                                    در قلب دنیایی خیالی که موجودات عجیب و غریب و هیولاهای خطرناک در آن زندگی میکنند، زَک 13 ساله برای یافتن برادر دوقلویش، کایل، که بهطرز مرموزی ناپدید شده است، راهی ماجراجویی میشود. او با سنگی جادویی از جنس یشم همراه است که قدرتهای خارقالعادهاش را هنوز نمیتواند کنترل کند. در این مسیر، مادربزرگش ناینای و ایندیانا، یک قانونشکن زیبا که توانایی ارتباط با موجودات شگفتانگیز دنیا را دارد، او را همراهی میکنند. اما او همچنین در کنار وو، که پیشتر یک پاچیدرم پشمالوی سهمتری بود و اکنون به یک موجود کوچک، بامزه و عجیبغریب تبدیل شده است، این ماجراجویی را ادامه میدهد.
یک درام عاشقانه و موسیقایی درباره بلوغ که داستان مادربزرگ او مالسون را روایت میکند. او بهطور ناگهانی به یک دختر 20 ساله به نام او دو-ری تبدیل میشود و بار دیگر از دوران طلایی جوانی خود لذت میبرد.
