یک اودیسه در زمان و خاطره، با محوریت مکانی در نیوانگلند که در ابتدا بهصورت یک بیابان و بعدها بهعنوان یک خانه، داستان عشق، فقدان، مبارزه، امید و میراث را میان زوجها و خانوادهها در طول نسلها روایت میکند.
خلاصه داستان شریک جرم: میترا وکیل خوشنامی است که روزی در دفترش یک جنایت رخ می دهد. بنابراین او مجبور می شود برای دفاع از خود تحقیقاتی را درباره یکی از موکلانش آغاز کند و در این راه با دردسرهایی روبرو میشود که حتی شغلش را نیز به خطر می اندازد..
قسمت یازدهم منتشر شد.
در خلاصهٔ داستان این مجموعهٔ تلویزیونی آمده است: «ما رفیقبازیم، پای حق وایمیستیم، بزنن میزنیم، بکشن، میکشیم، ما هفتا تا تهش میریم؛ ولی نمیبخشیم، تهش هر چی که باشه بازم هستیم، بازم هفتیم.»
پاداش حکمت به همراه دستیارش طوفان به قصد تعمیرات وارد موسسه گلشنِ جاوید می شوند. همزمان خانم گلشن مالک خیریه برای تخلیه موسسه در آنجا حضور پیدا می کند. برو بچه های خیریه با خواهش و اصرار سعی در منصرف کردن گلشن از تصمیمش دارند.این اتفاق پاداش و طوفان را درگیر ماجراهایی غیرقابل پیش بینی می کند.
نبرد یک برادر و خواهر بر سر یک پیانوی ارثی ارزشمند، حقیقتهای ترسناکی را آشکار میکند در مورد اینکه چگونه گذشته درک میشود — و چه کسی میراث خانوادگی را تعریف میکند.
زندگی آناند دیگه را بررسی میکند، سفر سیاسی او را به تصویر میکشد و جوهر میراث تأثیرگذارش را به عنوان شخصیتی برجسته ثبت میکند.
یک گانگستر سالخورده و بوکسور سابق (با بازی لیام نیسون) که بهعنوان نیروی عضله برای یک رئیس باند خلافکار در بوستون (با بازی ران پرلمن) کار میکند، یک تشخیص ناراحتکننده دریافت میکند. او با وجود حافظهی ضعیفش تلاش میکند گناهان گذشتهاش را جبران کند و با فرزندان ازهمگسستهاش دوباره ارتباط برقرار کند. او مصمم است که میراثی مثبت برای نوهاش بهجا بگذارد، اما دنیای جنایتکاران هنوز او را رها نکرده و به این راحتیها هم قصد ندارند از چنگش درآورند.
یتیمی که از میان زبالهها نجات یافته است، در حومهای از گوا که تحت کنترل باند مواد مخدر قرار دارد، به برادر بزرگترش دل میبندد. هر دو به فوتبالیستهای ستاره تبدیل میشوند، اما مرگ مشکوک مادرشان، تهدیدی برای جداییشان ایجاد میکند.
درباره ی قهرمان جدیدی بنام «آرون کراس» (جرمی رنر) است که سرگذشتش از سه قسمت قبلی سری بورن نشات می گیرد...
یک مورخ هنر مشهور، گنج یاب و صاحب یک ماشین غیرمعمول به طور تصادفی به گنج معبدی برخورد می کند که کلید قدرت بزرگی است که می تواند تعادل خیر و شر را در جهان به هم بزند. مستر ماشین با حمایت پیشاهنگان دوستانه مسابقه بزرگی را با زمان و سازمانی خصمانه آغاز می کند که سهم آن میراث دستورات شوالیه است.