روث کلارک، زنی میانسال و سختکوش که به عنوان یکی از بهترین تولیدکنندگان شربت افرا در کانادا شناخته میشود، دیگر تحمل مقید بودن به قوانین بروکراتیک و ادب اجتماعی کشورش را ندارد. با کمک رمی بوشار، یک شخصیت ساده و کوچکاندام محلی، مسیر تازهای در پیش میگیرد.
طاعونی مرگبار و بیسابقه جهان را به زانو درمیآورد و انسانها تقریباً بهطور کامل نابود میشوند. با فروپاشی تدریجی تمدن، تنها چند بازمانده پراکنده باقی میمانند که در دنیایی ویران شده برای بقا تلاش کنند.
وقتی یک باند موتورسواری بدنام برادرش را برای یک سرقت به خدمت میگیرد، یک قهرمان سابق موتورکراس باید با عمیقترین ترسهایش روبهرو شود تا خانوادهاش را در امان نگه دارد.
1944، ورمیلیو، یک روستای کوهستانی دورافتاده است. ورود پیِترو، یک سرباز فراری، به خانواده معلم روستا، و عشق او به دختر بزرگ معلم، مسیر زندگی همه را تغییر خواهد داد.
لارگو وینچ که از ربوده شدن پسرش به شدت آسیب دیده است، متوجه میشود که اگر عاملان ورشکستگیاش را پیدا کند، شاید بتواند پسرش را دوباره ببیند.
یک رزمی کار با استعداد که نمی تواند از کنار فردی نیازمند عبور کند با یک افسر آزمایشی متحد می شود تا به عنوان یک افسر هنرهای رزمی به مبارزه و پیشگیری از جرم و جنایت بپردازد.
پسری جوان که خانواده غمزدهاش کریسمس را فراموش کردهاند، با دختری پرانرژی و سرشار از روحیه تعطیلات پیوندی غیرمنتظره و التیامبخش برقرار میکند.
در فضای رازآلود حرمسرای ادو، دو تازهوارد گرفتار بازیهای سیاسی، دشمنیها و حضور شبحی انتقامجو میشوند که تنها فروشندهای سیار از دنیای داروها توان نابودیاش را دارد.
قسمت ششم منتشر شد.
خانوادهای دوستداشتنی، بیپولی، کافیشاپ و ... سرقت از بانک!
قسمت دوم فصل پنج منتشر شد.
بعضی از چهرههای معروف ایرانی باید به هر طریقی یکدیگر را بخندانند، اما چالش اصلی این است که نباید بخندند.