جوانا یک شمشیرباز رقابتی در پایان دوران حرفهای خود است که به دنبال بهترین شدن در جهان است. برای به دست آوردن برتری، او یک فناوری آزمایشی را دنبال می کند که به او اجازه می دهد از طریق رویاهای شفاف تمرین کند، جایی که او یک رابطه پرفراز و نشیب را با مربی خود آغاز می کند که ازدواج او در دنیای واقعی و مسیر او را به سمت طلای المپیک تهدید می کند.
ریشههای دنیای محبوب تبدیلشوندگان را نشان میدهد و داستان دو ربات به نامهای آپتیموس پرایم و مگاترون را به تصویر کشیده است که به عنوان دشمنان قسمخورده هم شناخته میشوند، اما آنها زمانی بهترین دوستان یکدیگر بودند که سرنوشت سیاره سایبرترون را برای همیشه تغییر دادند و…
انیمیشن راجع به کودکیست که بر خلاف تمسخر بسیاری از دوستانش شدیداً به بابانوئل و حضور وی در روزهای کریسمس معتقد است. در یک شب کریسمس، این پسربچه شکاک، سوار قطاری جادویی میشود که در راه قطب شمال و خانه ی بابا نوئل است….
وقتی دختر نوجوانش پس از یک تجربه نزدیک به مرگ، رفتارهای روز به روز نگرانکنندهتری از خود نشان میدهد، مادر متقاعد میشود که دخترش همراه چیزی شیطانی از آن طرف بازگشته است.
هلبوی و یک مأمور تازهکار سازمان BPRD در مناطق روستایی آپالاشیا در دهه 1950 گیر میافتند. آنجا، آنها با یک جامعه کوچک روبهرو میشوند که توسط جادوگران تسخیر شده و رهبری آنها را شیطانی محلی به عهده دارد که ارتباط نگرانکنندهای با گذشته هلبوی دارد: «مرد کج».
هنگامی که یک دختر 8 ساله به طور مرموزی ناپدید می شود، مجموعه ای از مرگ ها و ناپدید شدن های گذشته شروع به پیوند می کند.
آبنوس جکسون، مادر مجردی که در حال مبارزه با شیاطین شخصی خود است، خانواده خود را برای شروعی تازه به خانه جدیدی منتقل می کند. اما زمانی که اتفاقات عجیب در داخل خانه مشکوک به خدمات حفاظت از کودکان را افزایش می دهد و خانواده را از هم می پاشد، آبنوس به زودی خود را درگیر نبردی برای زندگی و روح فرزندانش می بیند.
آستریکس راز معجون جادویی ، فیلمی انیمیشنی محصول سال 2018 به کارگردانی الکساندر آستیر و لوئیس کلیچی میباشد. در خلاصه داستان این فیلم آمده است ، پانورامیکس برای حفظ آیندهی روستا به همراه آستریکس و اوبلیکس به سرزمین گلها سفر میکند تا بتواند یک جادوگر جوان دانا را پیدا کند که راز معجون جادویی را میداند و…
قسمت هفتم منتشر شد.
هنگام اشغال کره به دست ژاپن، در بهار 1945 در گیونگ سونگ، دو جوان با موجود عجیبی مواجه می شوند که از طمع زاییده شده و برای زنده ماندن باید با او مبارزه کنند.
در حالی که آتش سوزی در طرف مقابل ایالت فرو می رود، اسکار مندوزا، مسلح به یک راز، از مزیت حواس پرتی استفاده می کند و به شمال شرقی نوادا سفر می کند تا آخرین محل اختفای گری هینگ، مرد فضای باز گم شده را پیدا کند.