یکی از اعضای جوخه ویژه ضد تروریسم (SATS) توسط همکاران سابقش برای انجام یک ماموریت مهم به عمل باز می گردد و او را در مسیر برخورد خطرناکی با گذشته خود قرار می دهد.
مارینت که حالا به «کرونو باگ» تبدیل شده، به همراه «بانیکس» باید آینده را نجات دهند و بفهمند چه کسی هویت او به عنوان لیدیباگ را کشف کرده و معجزهگرش را دزدیده است. در این مسیر، آنها پی میبرند که معجزهگر پروانه صاحب جدیدی دارد که راز نهایی را فاش کرده. تنها امید لیدیباگ شکست دادن این رقیب برای جلوگیری از نابودی است.
آستریکس راز معجون جادویی ، فیلمی انیمیشنی محصول سال 2018 به کارگردانی الکساندر آستیر و لوئیس کلیچی میباشد. در خلاصه داستان این فیلم آمده است ، پانورامیکس برای حفظ آیندهی روستا به همراه آستریکس و اوبلیکس به سرزمین گلها سفر میکند تا بتواند یک جادوگر جوان دانا را پیدا کند که راز معجون جادویی را میداند و…
در مورد یک تکتیرانداز حرفهای به نام سم لورد است که یک عمر را صرف کشتن مردم کرده است. حال او پس از یک اشتباه، تصمیم میگیرد به عنوان یک قاتل حرفهای بازنشسته شود، اما آخرین کار او باعث میشود تا خودش نیز هدف یک رقیب خطرناک قرار گرفته و مجبور شود با تمام توان برای زنده ماندن مبارزه کند…
یک کارآگاه پلیس اهل بوستون، پس از یک حادثه کاری که منجر به ناشنوایی او میشود، دوباره به کار خود بازمیگردد. حال او و همکارش درگیر یک پرونده خطرناک شده و باید از یک شاهد قتل که ناشنوا است و در یک آپارتمان ناامن زندگی میکند، محافظت کنند. اما در این میان فردی به نام لینچ، رهبری یک گروه از پلیسهای فاسد را بر عهده دارد، که مصمم هستند شاهد را از بین ببرند تا از شهادت دادن او جلوگیری کنند. حال این اتفاق باعث ایجاد یک درگیری پرتنش میان آنها میشود و…
یک گاو سوار بازنشسته که ناامید از جمع آوری پول برای درمان سرطان دخترش است، با پسر جدا شده اش همکاری می کند و قبل از تمام شدن زمان، به سرقت متوسل می شود. اما پس از خراب شدن دزدی، نگه داشتن پول - و آزادی آنها - به این دو نفر نیاز دارد که از یک جفت افسر مجری قانون محلی، از جمله یک کلانتر عدالت خواه که به زودی مشکوک است که کلید پرونده او ممکن است به طرز ناراحت کننده ای در نزدیکی خانه باشد، گول بزنند. .
کیک توت فرنگی و دوستانش باید معمای هیولای ترسناک بزرگی که فصل ترسناک را خراب می کند را حل کنند.
گروهی از جوان استعمارگر فضایی در حالی که انتهای یک ایستگاه فضایی متروک را میخرند، با وحشتناکترین شکل زندگی در جهان رو به رو میشوند.
سام 17 ساله در یک سفر آخر هفته با کوله پشتی در کتزاسکیل با احساسات رقیب پدرش و قدیمی ترین دوستش مبارزه می کند.
پس از پایان جنگ داخلی میان اوتوبات ها و دیسپتیکان ها، خانواده مالتو به شهر کوچکی نقل مکان می کنند. آن ها گونه جدیدی از تبدیل شوندگان را به فرزندی قبول می کنند و این تبدیل شوندگان به کمک دو فرزند خانواده، سعی می کنند از خود محافظت کنند و جای خود را در این جهان پیدا کنند.