The name Robert is an ancient Germanic given name, from Proto-Germanic *Hrōþi- "fame" and *berhta- "bright" (Hrōþiberhtaz). Compare Old Dutch Robrecht and Old High German Hrodebert. It is the second most frequently used given name of ancient Germanic origin. It is also in use as a surname. Another commonly used form of the name is Rupert.
یک برادر و خواهر با نام های جانی و کارمن کرتز در یک آکادمی با نام بچه های جاسوس که مدرسه‌ای جاسوسی مخفی معتبری برای بچه ها است عضو می شوند. اما زمانی که سازمان ضد جاسوسی گلدن برین، کل جهان را به خطر می اندازد، جانی و کارمن تیمی تشکیل می دهند که بزرگترین ماموریتشان، از بین بردن و مختل کردن سازمان ضد جاسوسی او است.
روایت یک ماجراجویی حماسی بر اساس زندگی «بیلی کوچیکه» است که از ابتدای مسیر او با رگ و ریشه ایرلندی اش و به عنوان یک کابوی و هفت تیر کش در خط مقدم آمریکا شروع می شود و تا نقش اساسی او در «جنگ شهرستان لینکلن» پیش می رود.
گروهی از مردان مسلح تلاش می کنند تا به یک زندان که محل نگهداری مجرمان روانی است نفوذ کنند و یک قاتل زنجیره ای را آزاد کنند. اما آنها نمی دانند چه نبردی پشت دروازه های زندان در انتظار آنها است و...
اراگون نوجوانی اژدهاران است، منجی مردم سرکوب شده ی سرزمینی که «شاه گالباتوریکس» خبیث و جادوگر شرورش، «دورزا» بر آن حکم می رانند. «اراگون» هم راه با مرشد و مربی اش، «بروم» و اژدهای باوقارش «سفیرا» ، در دل آن سرزمین می رانند و مبارزه می کنند…
یک پلیس میان سال وظیفه مواظبت از یک شاهد پرحرف و رساندن او از بازداشتگاه پلیس تا دادگاه را بر عهده دارد. اما افرادی قصد مانع گذاشتن بر سر راه او را دارند…
قسمت آخر با دوبله فارسی منتشر شد.
گروهی از سارقان خاص برای انجام بزرگترین سرقت تاریخ اسپانیا و دزدیدن دو میلیارد و چهارصد میلیون یورو دور هم جمع می‌شوند و...
یک سرباز سابق به نام جیک آترتون به دلیل انتقام قتل خانواده‌اش به زندان محکوم شده است. اما زمانی که یک سازمان دولتی مخفی او را برای انجام یک مأموریت استخدام می‌کند، جیک فرصتی دوباره برای آزادی به دست می‌آورد. با این حال، او به زودی متوجه میشود افرادی که او را آزاد کرده‌اند، آنطور که به نظر می‌رسد، نیستند و…
قسمت بیست و هشتم از فصل چهارم با زیرنویس فارسی قرار گرفت.
داستان، حول اِرن یِگِر، خواهرخوانده اش میکاسا اَکِرمَن و دوست این دو با نام آرمین آرلرت می‌گذرد. پس از سقوط دیوار ماریا و شهر شیگانشینا توسط تایتان‌ها، مادر اِرن به دست یک تایتان کشته میشود و او قسم می‌خورد که انتقام مادرش را از تایتان‌ها بگیرد. او به همراه دوستانش به دسته دیده‌بانی ملحق می‌شوند تا تایتان‌ها را از بین ببرند.
سوپرمن بعد از نبردی با ژنرال زاد که منجر به نابودی سیاره اش کریپتون میشود، تلاش می کند تا دریابد غیر از خودش کس دیگری نیز نجات یافته است یا خیر. به همین دلیل شش سال از دنیا دور می می ماند. زمانی که باز می گردد درمی یابد که دنیا به قهرمانی چون او دیگر نیازی ندارد و
فلچ پس از تبدیل شدن به مظنون اصلی قتل‌های متعدد، تلاش می‌کند تا بی‌گناهی خود را ثابت کند و همزمان به دنبال مجموعه هنری دزدیده شده نامزدش می‌گردد.
