آنکور، قربانی بیعدالتی، در کشوری غریبه به مرگ محکوم شده است. اما ساتیا، خواهر مقاوم و بیپروا، آماده است که برای نجات برادرش هر مرزی را بشکند. او میداند که راهی خطرناک و پر از موانع پیش رو دارد، اما هیچ چیزی نمیتواند اراده پولادین او را متزلزل کند
پس از یک سرقت الماس حلنشده، تعقیب سرسختانه یک پلیس سرسخت برای یافتن مظنون اصلی به وسواس تبدیل میشود، تا زمانی که سرانجام با یکدیگر و با حقیقت روبهرو میشوند.
در غیرمنتظرهترین مکانها، چهار خواهر و برادر در یک تغییر غیرقابل پیشبینی از شرایط، پناهگاهی پرمحبت پیدا میکنند. این کمدی-درام دلنشین از رویدادهای واقعی الهام گرفته و به طور ماهرانه داستانی جذاب میسازد که همه را متحد میکند.
قسمت دوم منتشر شد.
چهار کودک عادی در جستجوی سیاره خانه خود هستند پس از اینکه در کهکشان جنگ ستارگان گم میشوند.
قسمت هشتم منتشر شد.
کارل آلبرگ به یک شهر ساحلی آرام نقل مکان میکند تا ذهن خستهاش را که بر اثر سالها کار پلیسی در شهرهای بزرگ آسیب دیده است، آرام کند. اما به زودی متوجه میشود که برای حل قتلهایی که پیوسته در ساحل او رخ میدهند، باید از تمام مهارتهای خود استفاده کند.
خانواده لاوسون پس از مرگ پدر، درگیر اختلافاتی شدید برای به دست آوردن مالکیت بزرگترین مزرعه استرالیا، ماریان استیشن ، میشوند. این اختلافات نه تنها خانواده، بلکه رقبای سرسختی از جمله دیگر مزرعهداران، معدنداران ثروتمند و بزرگان بومی را نیز درگیر میکند. با میلیاردها دلار در معرض خطر، هرکدام بهدنبال کنترل این سرزمین ارزشمند هستند و داستان به رقابتها و پیچیدگیهای این نبرد میپردازد
دنبال کنید دنیای خشونتآمیز خانواده داتن را که بزرگترین مزرعه پیوسته در ایالات متحده را کنترل میکنند. تحت رهبری پدرسالارشان جان داتن، خانواده از اموال خود در برابر حملات مداوم زمین خواران، یک منطقه بومیان و دیگر تهدیدات دفاع میکنند.
الکس کراس یک کارآگاه قتل برجسته اما دارای نقص است و پر از تناقضهاست. او پدری دلسوز و مردی خانوادهدوست است، اما زمانی که به دنبال قاتلان میگردد، تکبعدی و به حد وسواس میرسد. او شدیداً به محبت نیاز دارد، اما قتل همسرش او را در وضعیت روحی پیچیدهای قرار داده است.
یک گانگستر سالخورده و بوکسور سابق (با بازی لیام نیسون) که بهعنوان نیروی عضله برای یک رئیس باند خلافکار در بوستون (با بازی ران پرلمن) کار میکند، یک تشخیص ناراحتکننده دریافت میکند. او با وجود حافظهی ضعیفش تلاش میکند گناهان گذشتهاش را جبران کند و با فرزندان ازهمگسستهاش دوباره ارتباط برقرار کند. او مصمم است که میراثی مثبت برای نوهاش بهجا بگذارد، اما دنیای جنایتکاران هنوز او را رها نکرده و به این راحتیها هم قصد ندارند از چنگش درآورند.
دو فیکسر حرفهای به نامهای جک (با بازی جرج کلونی) و نیک (با بازی برد پیت) که پس از وقوع جرم، اقدام به پاککردن و از بین بردن سرنخها میکنند، برای سرپوش گذاشتن بر روی یک جنایت پیچیده و خطرناک استخدام میشوند. اما زمانی که وقوع حوادث غیرمنتظره همه چیز را از کنترل خارج میکند، این دو که خود را گرگهای تنها میدانند، مجبور به همکاری با یکدیگر میشوند و…