
در آخرین روز از نخستین مأموریت سرنشیندار به مریخ، یکی از اعضای پایگاه «تانتالوس» باور دارد که کشفی خارقالعاده انجام داده است: شواهد فسیلشدهای از حیات باکتریایی. او که نمیخواهد افتخار این کشف نصیب گروه پشتیبانی شود، برخلاف دستورات عمل کرده و برای جمعآوری نمونههای بیشتر، بدون مجوز به مأموریتی انفرادی میرود. اما حفاریای که قرار بود معمولی باشد، به فاجعه میانجامد؛ زمین سست فرو میریزد و او به شکافی عمیق سقوط میکند. همکارانش که از این حادثه ویران شدهاند، تلاش میکنند پیکرش را بازیابی کنند. اما وقتی یکی دیگر نیز ناپدید میشود، آنها کمکم به این نتیجه میرسند که شکل حیاتی که کشف کردهاند، ممکن است خطرناکتر از آن باشد که تصور میکردند.
وقتی یکی از دانشجویان کلاس ادبیات جنایی واقعی آروورا در بیرون رستورانی که او در آن کار میکند به قتل میرسد، آروورا تصمیم میگیرد خودش راز این جنایت را کشف کرده و قاتل واقعی را پیدا کند.
یک پسر دوازده ساله، سیواناندان، مادرش، خواهرش و دوستش را روایت میکند که در زندگی چالشهای مختلفی را پشت سر میگذارند، جایی که یک درخت موز، به نمادی از امید، استقامت و پیوندهای خانوادگی تبدیل میشود
یک خانواده سرشناس توسط شخصی که آن ها را مسئول مرگ پسرش می داند ، مورد سوقصد قرار می گیرد. جوانترین پسر خانواده ، راوی تصمیم می گیرد علیه این خانواده بایستد.
یک سال پس از آنکه نور ابرماه ژنی خفته را فعال کرد و انسانها را به گرگینههای خونخوار تبدیل نمود، فاجعهای که نزدیک به یک میلیارد کشته برجای گذاشت دوباره سر برمیآورد. با طلوع مجدد ابرماه، دو دانشمند تلاش میکنند تا این جهش را متوقف کنند اما شکست میخورند و افرادی که در معرض نور ماه قرار میگیرند بار دیگر به گرگینههای وحشی تبدیل میشوند. خیابانها در هرجومرج فرو میروند و دانشمندان در تلاشی بیوقفه سعی میکنند خود را به خانه یکی از اعضای خانوادهشان برسانند، خانهای که اکنون در محاصره این موجودات وحشی قرار دارد.
هلن که درگیر یک رابطه پرشور با مردی میشود که هیچ اطلاعی از هویت پنهانی او ندارد. هنگامی که معشوقش قربانی دنیای زیرزمینی خطرناک لندن میشود، هلن تحت فشار قرار میگیرد و کارفرمایش سام را برای محافظت از او فرا میخواند.
یک اشکال پیش آمده و همه انسانها ناپدید شدهاند. آیا میتوانید به دو حیوان خانگی نازپرورده، پاد و هم، کمک کنید تا به مرکز کائنات سفر کنند و مشکل را حل کنند؟
ادموند دانتس، یک ملوان که به اشتباه به خیانت متهم شده است، در قلعه دِ ایف در نزدیکی مارسی زندانی میشود. پس از فرار و پذیرش هویت کنت مونتکریستو، او نقشهای برای انتقام از کسانی که او را به ناحق متهم کردهاند، میچیند.
قسمت ششم منتشر شد.
این سریال جذاب و شگفت انگیز، هر داستانی که در دنیای سینمایی مارول رخ می دهد را به صورت متفاوت و با دیدگاهی منحصر به فرد به تصویر می کشد و مخاطبان خود را به سفری به سمت ناشناخته ها دعوت می کند و...
قسمت نهم منتشر شد.
خانوادهای دوستداشتنی، بیپولی، کافیشاپ و ... سرقت از بانک!