فیلمیفای دانلود فیلم و سریال - imdb

سوپرمن به همراه چند تن از ابرقهرمانها در مسابقات بین كهكشانی شركت می كنند كه در حین این مسابقات متوجه كارشكنی یكی از گروههای تبهكار بین كهكشانی می شوند و این چنین نبرد ابرقهرمان ها ...

آلوین، سایمون و تئودور در مسابقه بزرگ سفر به دور دنیا با بالن شرکت می‌کنند تا الماس‌ها را به مقصد برسانند اما باید مراقب توطئه های جادوگر هم باشند و…

در یک جزیره اسرار آمیز و گرمسیر، گروهی از حیوانات غیر متناجنس با ما، محیط و مردم زندگی میکنند که ناگهان نوزاد دایناسور منجمدی از زمان ماقبل تاریخ پیدا میکنند و…

شش نفر انتخاب می‌شوند تا نگهبانان شهر افسانه‌ای میترو شوند؛ اما همان‌طور که آن‌ها به وظیفه جدید خود عادت می‌کنند، درگیری‌ها به سرعت بین آن‌ها به وجود می‌آید و یک طرح شیطانی در بیخ گوش آن‌ها وجود دارد که ...

هلن گریس که به تازگی از شوهرش جدا شده، به همراه پسران دوقلویش جارد و سیمون و دختر بزرگش ملوری به خانه‌ای قدیمی در املاک اسپایدرویک متعلق به عمه لوسیندا اثاث کشی می‌کنند. در شب اول اقامت شان در خانه جدید، ملوری پشت دیواری کاذب یک آسانسور کوچک و یک کلید عجیب پیدا می‌کند.

در هنگام جنگ جهانی دوم دختر وندی توسط کاپیتان هوک دزدیده می شود و پیتر پن تصمیم میگیرد تا به کمک او برود و او را نجات دهد.

امپراطوری خودخواه به نام «کوزکو» توسط مکر و حیله وزیر بدجنسش تبدیل به یک شتر لاما می‌شود و اکنون باید به کمک شتربانی مهربان به نام «پاچا» دوباره امپراطوری از دست رفته‌اش را بازیابد و به تاج و تخت بنشیند و…

دیجی والتر" یک پسر 12 ساله است که همیشه از پنجره ی اتاقش خانه ی آقای نبرکرکر را دید می زند آقای نبرکرکر همسایه ی مرموزی است و هر چیز که در حیاط خانه اش بیافتد مصادره می کند پدر و مادر دیجی برای تعطیلات آخر هفته به خارج از شهر می روند و دیجی را به پرستار بچه الیزابت می سپارد ولی دیجی همراه ...

دو دوست در بروکلین مجبور می‌شوند محموله‌ی پول مافیا را به استرالیا برسانند. در آنجا آنها با یک گانگرو روبرو می‌شوند و تصمیم می‌گیرند یک عکس از آن بگیرند. اما هنگام عکاسی ژاکت قرمز رنگی را تن آن می‌کنند و گانگرو پا به فرار می‌گذارد ، در همان لحظه متوجه می‌شوند تمام پول مافیا را در آن ژاکت جا گذاشته‌اند و…

داستان این کارتون، درباره یک سنجاب شیطون به نام سارلی (Surly) است که از پارک محل زندگی خود رانده شده و حالا مجبور است در میان شلوغی‌های شهر زنده بماند. دست بر قضا او غنیمتی گران‌بها می‌یابد…