در آینده ای روایت می شود که در آن سیاره مریخ به استعمار انسان ها و بهترین اختراعات بشریت درآمده است. دو دانشجو مخفیانه سوار بر سفینه ای فضایی به مقصد مریخ می شوند تا به دیدار دوستان خود بروند.
مردی که به دلیل مشکلات اضطرابی نمیتواند از خانه بیرون برود، به آپارتمانی جن زده نقل مکان می کند. او غریبه ای را استخدام می کند تا مراسم جن گیری را انجام دهد؛ اما اتفاقات وحشتناکی رخ می دهد.
این فیلم دو هفته آخر زندگی هیتلر ملقب به «پیشوا» یعنی از 17 تا آخر آوریل سال 1945 میلادی را در سنگر زیرزمینی فرماندهیاش به تصویر کشیده است. در این مرحله، فیلم از فرو ریختن ماشین نظامی و دستگاه سیاسی عظیم رژیم نازی آلمان و سقوط اخلاقی آن پرده بر می دارد.
یک نیروی مرموز منجر به خروج ماه از مدارش اطراف زمین میشود و آنرا در مسیر برخورد با زمین قرار میدهد. در حالی که زمین در آستانه نابودیست، زنی به نام جو فاولر که از مدیران ناسا و یک فضانورد سابق میباشد، متقاعد میشود که او کلید نجات جان همهی انسانهاست و در این بین تنها یک فضانورد و یک نظریه پرداز تئوری او را باور میکنند…
مردی ماجراهای زندگی خود را به عنوان یک پسری 10 ساله در سال 1969 در ایالت هیوستون آمریکا روایت می کند. او داستانهایی مملو از نوستالژی را به هم میبافد که حاصل پیوند واقعیت و خیالپردازیهایش هستند.
وقتی یک سوارکار حرفه ای سالخورده برای شرکت در مسابقات قهرمانی تلاش میکند، با سوارکاری جوان و تازه کار برمیخورد که ادعا می کند پسر اوست.
داستان یک زندانی خطرناک به نام استیو مکلسون که به دلیل ارتکاب قتل های زنجیره ای در زندانی فوق امنیتی زندانی شده است...
جیپسی رقصنده بازنشستهای است که حال تصمیم به نوشتن کتاب گرفته است و او از قضا معشوقه سابق “جک” است. همان قاتلی که تمام خانواده “سم” را کشته است. “چیپسی” تصمیم میگیرد که “سم” را به دست عمویش برساند.
جان نَش از دانشگاه فارغالتحصیل شده و به سمت استادی برگزیده میشود. او توانایی خارقالعادهای در کشف رابطه بین اشکال و اعداد به هم ریخته دارد. ازدواج با آلیشیا به زندگی او رنگ و لعابی دیگر میدهد تا اینکه ظاهراً ویلیام پارچر مأمور سیا به سراغش میرود و از او میخواهد با توجه به استعداد بینظیرش در زمینه فعالیتهای رمز شکنی به سیا کمک کند.
در این فیلم که دنباله معنوی فیلم مدرسه هندی محسوب میشود، مردی سخت کوش به نام چامپاک بانسال که در ایالت راجستان هند، یک شیرینی فروشی را اداره میکند، تمام تلاش خود را به کار میگیرد تا دخترش بتواند در شهر لندن ادامه تحصیل دهد و به رویاهایش جامه عمل بپوشاند.