Vladimir
Vladimir is a masculine given name of Slavic origin, widespread throughout all Slavic nations in different forms and spellings. The earliest record of a person with the name is Vladimir of Bulgaria.
Vladimir is a masculine given name of Slavic origin, widespread throughout all Slavic nations in different forms and spellings. The earliest record of a person with the name is Vladimir of Bulgaria.
دو فیکسر حرفهای به نامهای جک (با بازی جرج کلونی) و نیک (با بازی برد پیت) که پس از وقوع جرم، اقدام به پاککردن و از بین بردن سرنخها میکنند، برای سرپوش گذاشتن بر روی یک جنایت پیچیده و خطرناک استخدام میشوند. اما زمانی که وقوع حوادث غیرمنتظره همه چیز را از کنترل خارج میکند، این دو که خود را گرگهای تنها میدانند، مجبور به همکاری با یکدیگر میشوند و…
درمورد پسربچهای بهنام «نیکی» است که فکر میکند میتواند با ذهنش اژدها را کنترل کند و بهاین وسیله به پدرش کمک کند و باعث افتخار او باشد که...
در سال 1636 در یک اکراین به یک گردان قزاق که طلاهای پادشاه لهستان را حمل میکرده، حمله شده و طلاها به سرقت رفته است، ماکسیم اوسا که یکی از افراد گردان است، تلاش خود را برای یافتن طلاهای گمشده به کار میبرد اما ناگهان خود به یکی از مظنونین اصلی سرقت تبدیل میشود.
ولادیمیر ، یک مأمور مخفی بسیار ماهر اما نا فرمان است، بر روی یک سکوی قدیمی و پوسیده خارج از ساحل به دنبال یک ماده مخفی عالی با نام رادیوزیت است. او مجبور است تا با هکتور ، یک عامل تازه کار برای پیدا کردن رادیوزیت همکاری کند و ...
نیلز کارتیه، اسطوره سابق تیپ ضد باند که به روشهای ضربتی غیر متعارفش معروف بود، پس از سرقتی که منجر به مرگ همسرش شد، پلیس را ترک کرد. هنگامی که باند سارقین مسئول او ...
پس از سال ها دوری، یک زن ترنس به خانه باز می گردد تا از مادر در حال مرگش مراقبت کند.
در این فیلم الیور و استنلی نقش دو کودک خرابکار را ایفا میکنند که باعث ماجراهای بامزه ای میشود…
هرکول به دلیل توطئه ناپدری اش که هم اکنون پادشاه است، به خاطر یک عشق ممنوعه، تبعید شده وبه عنوان برده به فروش می رسد. اما "هرکول" در پی گرفتن انتقام است و …
ماشا دخترکی بازیگوش، شاد، مهربان و پُرانرژی است که با خوک، بز و سگش در جنگل زندگی میکند. تمام حیوانات جنگل از او گریزانند، چرا که ماشا وادارشان میکند تا با او بازی کنند. روزی ماشا، پروانهای میبیند و هنگامی که این پروانه را تعقیب میکند، به خانهٔ خرسی میرسد که برای ماهیگیری از منزل خارج شدهاست. ماشا در حین بازی در آنجا، حسابی کلبهٔ خرس و محوطهاش را بهم میریزد و هنگامی که خرس برمیگردد، با فاجعهای که ماشا ایجاد کرده مواجه میشود. خرس تلاش میکند از دست ماشا خلاص شود و او را از آنجا براند، اما موفق نمیشود و سرانجام ماشا و خرس با هم دوستانی صمیمی میشوند.
پاپی به همراه دوستان اسرار آمیز خود، ماجراهای دیدنی و جالبی را رقم می زند و...