سپاهیان زورگو و احمق روم به فرانسه حمله می کنند و طی این حمله فرانسه شکست می خورد و تمامی مناطق آن اشغال می شود، به غیر از یک روستا که در آن جادوگری زندگی می کند و اکسیری درست می کند که باعث قدرتمندی افراد آنجا شده است. آستریکس و اویلیکس نیز در آن دهکده زندگی می کنند
در یک گردهمایی عمومی، در کشوری ناشناخته (بدون نام)، یکی از مخالفان حکومت که در این گردهمایی قصد سخنرانی دارد، مورد حمله قرار می گیرد و کشته می شود. ولی با تحقیقات یک دادستان باهوش، حقایقی آشکار می شود.
سام راثاستین از طرف رؤسای مافیای نیویورک و شیکاگو به لاس وگاس اعزام شد تا مدیریت کازینویی به نام تنجرز را بر عهده بگیرد. کازینویی که صاحبان آن از اعضای ایتالیاییها یا سیسیلیها هستند. سام راستین با توجه به تجربه ایی فراوانی که در امر کازینو دارد تلاش میکند وضیعت کازینو را مرتب کند. اما موانع یکی پس از دیگری بر سر راه او سبز میشوند.
عثمان دیاکیته و فرانسوا مونگ دو پلیس با سبک، پیشینه و حرفه بسیار متفاوت هستند. این جفت یک بار دیگر برای یک تحقیق جدید که آنها را در سراسر فرانسه می برد، گرد هم می آیند. چیزی که به نظر می رسید یک معامله مواد مخدر ساده است، یک پرونده جنایی بسیار بزرگتر است
براساس داستان واقعی یک مبارز مقاومت فرانسوی اسیر در جنگ جهانی دوم که از یک زندان نازی در فرانسه فرار کرد.
دختری جوان به نام جو گرین، پیوندی عاطفی و ناگسستنی را با یک اسب وحشی زیبا ایجاد میکند و...
یک مدل پاریسی باید به مادرید برگردد، جایی که مادربزرگش که او را بزرگ کرده بود، به تازگی سکته کرده است. اما گذراندن تنها چند روز با این خویشاوند به یک کابوس غیرمنتظره تبدیل می شود.
دختر 11 سالهای به نام پالینا سفری جادویی را آغاز می کند تا حقیقت گذشته و خانواده اش را بیابد.
هر شب که سوفیا بخواب می رود, پدرش او را به سرزمین قصه ها می برد, یک فیلم فانتزی که در آن داستان های خارق العاده افسانه ای آنها به واقعیت می پیوندد و پدرش در نقش شاهزاده ای قهرمان است
پسر جوانی که مربی اش توسط پلیسی فاسد کشته می شود، مجبور می شود تا بیگناهی خود را در برابر قانون ثابت کند.