در هنگام جنگ جهانی دوم دختر وندی توسط کاپیتان هوک دزدیده می شود و پیتر پن تصمیم میگیرد تا به کمک او برود و او را نجات دهد.
امپراطوری خودخواه به نام «کوزکو» توسط مکر و حیله وزیر بدجنسش تبدیل به یک شتر لاما میشود و اکنون باید به کمک شتربانی مهربان به نام «پاچا» دوباره امپراطوری از دست رفتهاش را بازیابد و به تاج و تخت بنشیند و…
دیجی والتر" یک پسر 12 ساله است که همیشه از پنجره ی اتاقش خانه ی آقای نبرکرکر را دید می زند آقای نبرکرکر همسایه ی مرموزی است و هر چیز که در حیاط خانه اش بیافتد مصادره می کند پدر و مادر دیجی برای تعطیلات آخر هفته به خارج از شهر می روند و دیجی را به پرستار بچه الیزابت می سپارد ولی دیجی همراه ...
دو دوست در بروکلین مجبور میشوند محمولهی پول مافیا را به استرالیا برسانند. در آنجا آنها با یک گانگرو روبرو میشوند و تصمیم میگیرند یک عکس از آن بگیرند. اما هنگام عکاسی ژاکت قرمز رنگی را تن آن میکنند و گانگرو پا به فرار میگذارد ، در همان لحظه متوجه میشوند تمام پول مافیا را در آن ژاکت جا گذاشتهاند و…
داستان این کارتون، درباره یک سنجاب شیطون به نام سارلی (Surly) است که از پارک محل زندگی خود رانده شده و حالا مجبور است در میان شلوغیهای شهر زنده بماند. دست بر قضا او غنیمتی گرانبها مییابد…
سه قهرمان شجاع و مبارز در یک جنگل بارانی زندگی میکنند. روزی جنگل آنان توسط یک مار شوم و بد طینت مواجه جنگی بزرگ میشود. حال آنان باید برای دفاع از جنگل برخیزند.
باب معمار و تیم ماشین هایش آماده اند که در ساخت و ساز به هر کسی کمک کنند. آنها همیشه فکرهای خوب دارند، مسائل را حل میکنند و با همکاری هم مشکلات را برطرف میکنند…
در هرفصل، مورچهها مجبورند تا برای حشرات بیگانه که قویتر از آنها هستند، آذوقه جمع کنند و بیشتر ذخیرهی خود را به آنها بدهند.فلیک که مورچهای جوان و ماجراجو است تصمیم میگیرد تا به جای دوری برود و کمک بیاورد تا مورچهها بتوانند از پس این حشرات بربیایند…
باربی که دختر یک نانوای ساده بوده، همیشه در آرزوی یک زندگی خوب بوده است. او اکنون در یک دهکده بسیار زیبا در کنار یک جنگل سرسبز زندگی می کند. روزی از روزها باربی متوجه حضور یک اسب تک شاخ در حاشیه جنگل می شود و با تعجب به تعقیب این موجود می پردازد و پس از اینکه به اواسط جنگل می رسد متوجه می شود که...
داربی، تیگر و پو برای کریسمس آماده میشوند و همهجا را تزیین میکنند لامپی و رو چیزی در لابلای برف پیدا میکنند که میتواند کیسهی بابانوئل باشد. کمی بعد با یک گوزن شمالی به نام حالی آشنا شده که به آنها میگوید باید کیسه را به قطب شمال برگردانند و در غیر این صورت سال نو لغو خواهد شد. آیا هالی و کارگاهان زبردست میتوانند سال نو را نجات دهند؟...