مالک از اسپانیا باز میگردد و متوجه میشود که پدرخواندهاش، سرژ، دستگیر شده است. در روز دادگاه، وکیل ایریس پیشنهادی به مالک میدهد: یک دزدی خطرناک انجام دهد تا آزادی سرژ به دست آید. مالک قبول میکند و برای یک ماموریت آخر، به جمع شریکان سابق شریف میپیوندد.
در شب مسابقه سالانه «مرد دونده»، شرکتکنندگان در یک رقابت نفسگیر با یکدیگر به رقابت میپردازند و باید از مجموعهای از چالشها عبور کنند تا به «ابرکمربند» دست یابند؛ یک اتفاق افسانهای که صاحب آن را به حاکم مطلق جهان تبدیل میکند.
مبارزه یک مامور سابق اف بی آی با یک سندیکای جنایی زمانی شخصی می شود که نوه او را می ربایند. او و دخترش که هر دو استاد هنرهای رزمی هستند، تیمی غیرقابل توقف تشکیل می دهند. آنها با هم، در یک بازی حساب شده موش و گربه، در یک ماموریت بی امان برای نجات او و سرنگونی امپراتوری جنایتکار، سرسپردگان سندیکا را شکست می دهند.
دومینیک، یک قاتل حرفهای آموزشدیده، برای فرار از گذشته پرآشوب خود تلاش میکند زندگی جدیدی را در آمریکای جنوبی آغاز کند. اما بهزودی خود را در شهری مییابد که گرفتار خشونت و فساد است. در مواجهه با حملات بیرحمانه پلیس و مافیا، دومینیک باید تصمیم بگیرد که آیا از خود محافظت کند یا از خانواده بیگناهی که به او پناه دادهاند.
مردی و عشق جدیدش وسط یک درگیری خطرناک بین یک کارآگاه سرسخت و یک سیاستمدار مستبد گرفتار میشوند.
در حالی که خانوادهی کینانها سعی دارند خانوادهشان را به هم نزدیکتر کنند، ناخواسته وارد بازی زندگی یا مرگ میشوند. با چهار قاتل دیوانه که در راهروهای هتل در حال گشتزنی هستند و برای خلاقانهترین قتلها با هم رقابت میکنند، شانس قطعاً به ضرر آنهاست.
آرون، یک معاون تازهاستخدامشده، به دنبال یک قاتل سریالی مرموز میرود که قربانیانش دختران جوان هستند و آنها را به قتل میرساند. پس از وقوع چندین قتل، آرون به این نتیجه میرسد که این جنایات توسط یک روانپریش مبتلا به اختلال ضداجتماعی انجام میشود. قاتل به جنایاتش ادامه میدهد، اما آرون به هیچ وجه قصد توقف در پیگیری این پرونده را ندارد.
یک مأمور سابق DEA و یک مأمور سابق نفوذی در طول یک آخرهفته سرنوشتساز در تایپه رابطه عاشقانه خود را دوباره مرور میکنند، بیخبر از عواقب خطرناک گذشتهشان.
به دنبال بهترین دوستان، بوگ، یک خرس گریزلی دوستداشتنی و محتاط، و الیوت، یک گوزن پرحرف و ماجراجو که اول عمل میکند و بعد فکر، باشید. وقتی آنها یک اردوگاه تابستانی متروکه را در وسط ناکجاآباد پیدا میکنند، راهی ماجراجویی شجاعانه و خندهدار میشوند تا جایی جدید برای زندگی بسازند؛ جایی که حیوانات بتوانند آزادی و طبیعت وحشی درونی خود را تجربه کنند!
در کلانشهری خیالی به نام «شهر زی»، ابرقهرمانی به نام سایتاما زندگی میکند که به دلیل تمرینات سخت و مداوم، به تدریج تمام موهایش را از دست داده و کچل شده است. او توانایی شکست هر دشمنی را تنها با یک مشت دارد. با این حال، چون قدرتش به حدی است که حریفانش را به سادگی شکست میدهد، این وضعیت برایش خستهکننده شده و او در جستوجوی حریفی قدرتمندتر از خود است تا بتواند با او مبارزه کند و...