دیجی والتر" یک پسر 12 ساله است که همیشه از پنجره ی اتاقش خانه ی آقای نبرکرکر را دید می زند آقای نبرکرکر همسایه ی مرموزی است و هر چیز که در حیاط خانه اش بیافتد مصادره می کند پدر و مادر دیجی برای تعطیلات آخر هفته به خارج از شهر می روند و دیجی را به پرستار بچه الیزابت می سپارد ولی دیجی همراه ...
دو دوست در بروکلین مجبور میشوند محمولهی پول مافیا را به استرالیا برسانند. در آنجا آنها با یک گانگرو روبرو میشوند و تصمیم میگیرند یک عکس از آن بگیرند. اما هنگام عکاسی ژاکت قرمز رنگی را تن آن میکنند و گانگرو پا به فرار میگذارد ، در همان لحظه متوجه میشوند تمام پول مافیا را در آن ژاکت جا گذاشتهاند و…
داستان این کارتون، درباره یک سنجاب شیطون به نام سارلی (Surly) است که از پارک محل زندگی خود رانده شده و حالا مجبور است در میان شلوغیهای شهر زنده بماند. دست بر قضا او غنیمتی گرانبها مییابد…
در هرفصل، مورچهها مجبورند تا برای حشرات بیگانه که قویتر از آنها هستند، آذوقه جمع کنند و بیشتر ذخیرهی خود را به آنها بدهند.فلیک که مورچهای جوان و ماجراجو است تصمیم میگیرد تا به جای دوری برود و کمک بیاورد تا مورچهها بتوانند از پس این حشرات بربیایند…
ماجراجوییهای اسکوبیدو و دوستانش در دوران نوجوانی که با هم به حل معماهای ماورالطبیعی و مبارزه ما مجرمان شرور میپردازند
دختری بعد از برخورد با یک شیء آسمانی در روز عروسیاش، به یک غول تبدیل میشود! دولت آمریکا او را همراه تیمی از هیولاها برای مقابله با یک موجود فضایی بیگانه که قصد تسخیر زمین را دارد، اعزام میکند و…
میکی، دونالد و گوفی به سه تفنگدار فرانسوی تبدیل شده اند و ماجراهای جالبی را رقم میزنند.
در یکی از روزها که ایوا در پارک نشسته بود یکدفعه یک میمون کوچولو را پیدا میکند. میمون از دست صاحب قبلیاش یعنی شورتی فرار کرده بود. ایوا اسم میمون را داگر میگذارد و تصمیم میگیرد او را با خود به خانه ببرد.
در مِلکی اجارهای، خطرناکترین آدمکش دنیا و بزرگترین بیعرضه نیویورک با یکدیگر اشتباه گرفته میشوند…
Mr. Molly Mahoney مدیر بی دست و پا و ناامن پس از اینکه آقای ماگوریوم فروشگاه را به او وصیت می کند، یک تغییر تاریک و شوم شروع به تسخیر Emporium می کند که زمانی قابل توجه بود.