در مجموع 2391 فیلمی ژانر درام یافت شد.
در مجموع 2391 فیلمی ژانر درام یافت شد.
این فیلم شامل سه فاز از زندگی غلامرضا تختی در مقطع کودکی، نوجوانی، بزرگسالی و مبازرات مسابقات کشتی و فوت وی میپردازد.
قسمت هشتم با دوبله فارسی منتشر شد.
زنان با استفاده از یک کمپانی همسریابی تلاش می کنند تا با مرد مجرد ثروتمندی که به طبقه بالای جامعه تعلق دارد ازدواج کنند و...
بزودی
بهداد می میرد. او را در سردخانه می گذارند. همه چیز برای او و اطرافیانش تمام می شود. زمانی بعد او سر حال و سر زنده در خیابان های تهران به دنبال خون می گردد، خونی برای عقرب …
بزودی
خونوادهها از دست هم عصبانی میشن… بعد که همهچی درست شد، یادشون میره از چی دلخور بودن… ما هنوز خونوادهایم؟
قسمت هفتم با زیرنویس فارسی منتشر شد.
مائو دختر جوانی است که از یک فرقه خطرناک فرار می کند. روانپزشکی به نام سوزان ماتیس به او پناه می دهد اما زندگی اش در آستانه نابودی قرار می گیرد و...
قسمت شانزدهم با زیرنویس فارسی منتشر شد.
برادران دوقلویی به نامهای ها وو شین و سانگ سو هیون با شیطان میجنگند تا حقیقت قتلی را که 22 سال پیش رخ داده است، آشکار کنند. آنها تلاش میکنند تا اتهامات پدر واقعی خود را که متهم به قتل ناپدریشان شده پاک کرده تا از اعدام او جلوگیری کنند.
زن جوانی به نام لوسیانا که در دایره ای از مرگ های مرموز خویشاوندان غوطه ور شده و این ظن فزاینده مبنی بر اینکه فرد مظنون نویسنده مرموز، رئیس سابق او است و ...
دو دزد پیر کهنه کار، پس از سالها از زندان آزاد میشوند. به امید دریافت سهمشان از آخرین دزدی به سراغ زنی که همدستشان بوده میروند، اما زن پولها را برای بازی در یک فیلم هزینه کرده و پیرمردها علیرغم میلشان دوباره مجبور به دزدی میشوند، در حالی که شرایط در سالهایی که آنها در زندان بودهاند، تغییر کرده و ابزارهای الکترونیک مانع موفقیت شان میشود.
رحیم به خاطر بدهی که نمی توانسته بپردازد، در زندان است. در طول دو روز مرخصی، او تلاش می کند که طلبکارش را قانع کند تا از شکایتش در ازای پرداخت مبلغ کمتری، صرف نظر کند. اما اوضاع آن طور که او فکر می کند پیش نمی رود.
ستاره دختر بیست ساله ای است که پس از مرگ پدرش که با موتورسواری روی دیوار مرگ گذران زندگی می کرده است، زندگی سخت و فقیرانه ای با مادرش اعظم و برادر کوچک ترش شهاب دارد. شهاب اکنون حرفه پدر را ادامه می دهد اما به دلیل بی علاقگی و ناشی بودن، مشتری چندانی ندارد و از همین رو محمود که با پدر شهاب و ستاره شریک بود تصمیم به بستن و تعطیلی دیوار مرگ می گیرد و پس از افتادن شهاب از دیوار و شکستگی پایش، در این امر راسخ تر می شود. ستاره با اصرار زیاد به محمود می قبولاند که خودش توانایی این حرفه را دارد و پس از تمرین فراوان، کارش با استقبال فراوان مشتریان و رسانه ها روبرو می شود…