«گلدن تایم» روایت دوازده اپیزود بنا بر ماه های سال است که از فروردین شروع و در اسفند پایان می یابد. هر اپیزود در اتومبیل و در لحظه غروب خورشید که به اصطلاح گلدن تایم نامیده می شود، رخ می دهد که روایتگر زندگی انسان هایی است که باید در لحظه ای مهم و طلایی در زندگیشان تصمیمات سرنوشت سازی بگیرند.
فرهان، راجو، رانچو و چاتور در یک دانشگاه مهندسی درس می خوانده اند. چاتور ده سال قبل در زمان دانشجویی به آنها گفته بود که پس از ده سال در دانشگاه همدیگر را ببینند و بفهمند چه کسی موفق تر است. اما فرهان و راجو که دوستان صمیمی رانچو بوده اند نمی دانند او کجاست و سالهاست او را ندیده اند؛ بنابراین به دنبال آدرسی که چاتور داده هر سه به دنبال رانچو می روند.
دختری جوان ساکن شهر شیکاگو تصمیم میگیرد در مسابقه شیرینیپزی که به مناسبت کریسمس برگزار میشود شرکت کند. او در این مسابقه با نامزد شاهزاده آشنا میشود و از آنجایی که ظاهری بسیار شبیه به یکدیگر دارند تصمیم میگیرند تا برای دو روز جای خود را باهم عوض کنند و...
ژاپن، 1944. هیرو اونودا، 22 ساله، که برای کارهای اطلاعاتی آموزش دیده، فلسفه ای برخلاف خط رسمی کشف می کند: خودکشی ممنوع. هر اتفاقی بیفتد زنده بمانید؛ ماموریت مهمتر از هر چیز دیگری است. فرستاده شده به Lubang، جزیره کوچکی در فیلیپین، جایی که آمریکایی ها در شرف فرود هستند، این نقش به راه انداختن یک جنگ چریکی تا زمان بازگشت نیروهای ژاپنی خواهد بود. امپراتوری به زودی تسلیم خواهد شد. اونودا، 10000 روز بعد.
خانواده داناوان به بوستون بازگشته است. آنها که در تلاشند تا تربیت خشن خود را سرکوب کنند، عشق عمیقشان نسبت به یکدیگر، آنها را در مبارزه نگه می دارد.
یک راننده ی کامیون بنام “پوشپا راج” که در جنگل های جنوب هند مشغول فعالیت و کارکردن می باشد، خیلی زود متوجه می شود که عده ای در آنجا به قاچاق چوب های قرمز میپردازند و…
ژوئن سال 1972، در ستاد فرماندهی دموکراتها در دل مجموعه واترگیت درواشینگتن، پنج سارق با وسایل مدرن استراق سمع دستگیر میشوند و پیگیری ماجرا توسط دو گزارشگر روزنامه واشینگتن پست، باب وودوارد و کارل برنستاین پس از چندی منجر به استعفای رئیس جمهور نیکسن میشود.
برایان اوکانر که برای اف بی آی در لس آنجلس کار می کند با همکاری دومینیک تورتو برای نفوذ به یک شبکه قاچاق مواد مخدر و دستگیری رییس این گروه تبهکار برنامه ریزی میک نند و...
در سال 1844 در ژاپن فئودال (دایمیو) ناریتسوگو ماتسودایرای ظالم صلح و آرامش را به خطر انداختهاست. ناریتسوگو از لحاظ سیاسی در حال قدرتمند شدن است و دارد به نابرادری اش که یک شوگون است نزدیک میشود.
بن وید که مجرمی تحت تعقیب و سردسته یک گروه راهزن است؛ در شهر کوچکی در آریزونا دستگیر میشود. در حالی که افراد وید به سرکردگی چارلی پرینس به فکر آزادسازی او هستند؛ کلانتر مردان شهر را برای کمک به انتقال او فرامیخواند. آنها باید وید را با قطار ساعت 3:10 برای اجرای حکم اعدام، راهی یوما کنند. دن ایوانز که یک کشاورز و جانباز جنگ داخلی آمریکا است؛ در حال از دست دادن مزرعهٔ خود به دلیل بدهی است. او برای نجات مزرعه خود حاضر به شرکت در این سفر خطرناک میشود.