نوروال جوانی است که پدر و مادرش از یکدیگر جدا شده اند و در حال حاضر با مادرش زندگی میکند. این جدایی باعث شده نوروال در زندگی خود با مشکلات زیادی درگیر باشد، به همین دلیل وقتی پدرش نامه ای به او میفرستد و دعوتش می کند که به دیدنش برود، نوروال بلافاصله چمدانش را بسته و راهی جاده میشود. اما پس از رسیدن به خانه پدری، متوجه میشود آنچه فکر میکرده در انتظارش نیست...
یک مدل پاریسی باید به مادرید برگردد، جایی که مادربزرگش که او را بزرگ کرده بود، به تازگی سکته کرده است. اما گذراندن تنها چند روز با این خویشاوند به یک کابوس غیرمنتظره تبدیل می شود.
یک رمان نویس مشهور که سالهاست در کوهستانی سرد زندگی میکند، پس از جراحی ترمیم فک قادر به صحبت کردن نیست. هنگامی که دخترش سرزده به ملاقات او میآید، در مسیر اتفاقاتی غیر منتظره قرار میگیرد.
گروهی از گردشگران اسپانیایی که به ونیز ایتالیا رفته اند، خود را در حال تلاش برای زنده ماندن در برابر افراد محلی میبینند که چندان مشتاق دیدار خارجی ها نیستند…
در سال 1999، دو دوست برای اولین بار از طریق وبکم با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند و در این حین با یک بازی مرورگری مرموز مواجه میشوند که ممکن است در تسخیر ارواح باشد.
درحالیکه یک هواپیمای ارتش امریکا بر فراز جنگل سیاه آلمان در سال 1945 پرواز می کند، ناگهان توسط پرهای کلاغ دربر گرفته می شود. هواپیما که در مسیر سقوط قرار می گیرد، پرها به زنی سیاه پوش و مرموز تبدیل می شوند و...
زنی به نام لوسیا و پسرش به دور از جامعه و در منطقهای دور افتاده با یکدیگر زندگی میکنند. خانواده کوچک این مادر و پسر به ندرت پذیرای افراد میباشد و هدف اصلی آنها داشتن یک زندگی آرام است. اما با ظاهر شدن یک موجود مرموز و ترسناک که شروع به تسخیر خانه کوچک آنها میکند، رابطه این مادر و پسر در معرض آزمایش قرار گرفته و…
وقتی رویاهای آزاردهنده یک کارآگاه شباهت هایی را با تحقیقات در حال انجام آشکار می کند، او باید هر کاری که لازم است برای کشف ارتباط خود با قتل های وحشیانه انجام دهد...
جودیت آلبرایت پس از سکته مغزی خفیف ، با اکراه به یک خانه سالمندان تاریخی نقل مکان می کند و در آنجا متقاعد می شود که یک نیروی فوق طبیعی ساکنان را می کشد.
یک راننده کامیون سعی می کند با کشتن زنانی که او را به یاد همسر سابقش می اندازند، دوباره با خانواده اش ارتباط برقرار کند.