یک خانواده فقیر، یک فرد مضطرب و یک صاحبخانه ناامید در دورههای مختلف زمانی، همگی یه یک خانه مرموز و عجیب گره خوردهاند و…
زمستان، 1843. یک زن جوان به دنبال مرگ مرموز مادرسالار خانواده اش تحت بازجویی قرار دارد. یادآوری او از وقایع، نور جدیدی را بر نیروهای بی سن پشت این تراژدی می افکند.
یک کشیش سرسخت با گذشته ای آشفته فراخوانده می شود تا یک شیطان قاتل را از یک خانواده وحشتزده ریشه کن کند.
یک نوجوان ثروتمند و دوستانش که در یک مدرسه خصوصی نخبه تحصیل می کنند، در حالی که به دنبال یک سری رویدادهای عجیب و غریب فراطبیعی هستند، یک توطئه سیاه را کشف می کنند.
ستاره شناسان رادیویی سیگنالی عجیبی را در اعماق دریا کشف کردند که می تواند با موجودات فرازمینی تماس داشته باشد
آخر هفته آرام یک زوج متعهد زمانی که یک فرقه هولناک و رهبر دیوانهشان برای تحقق یک پیشگویی آخرالزمانی میآیند، روندی عجیب به خود میگیرد.
زنی به نام ماریون کرین که به عنوان منشی در یک بنگاه معاملات ملکی فعالیت میکند، چهل هزار دلار پول نقد را از مشتری کارفرمایش به سرقت میبرد. در ادامه، او وارد هتلی دورافتاده میشود که مردی جوان به نام نورمن بیتس، مسئولیت اداره آن را برعهده دارد.
خانوادهای به عنوان سرایدار به یک هتل در محلی دور افتاده که در تعطیلی زمستانی هست، می روند. در آنجا نیرویی شیطانی روی مرد تاثیر گذاشته و جنون خشونت وی را می گیرد. در حالی که پسرش به خاطر توانایی خاصی که دارد علائمی از اتفاقات وحشتناکی که قبلا در هتل رخ داده را می بیند
مادری بیوه, هالی, زمانی که دختر نوجوانش بتسی روشنگری عمیقی را تجربه می کند و اصرار دارد که بدنش دیگر متعلق به خودش نیست، بلکه در خدمت قدرتی برتر است، به شدت مورد آزمایش قرار می گیرد.
زمانیکه گروهی از اینفلوئنسرها تصمیم می گیرند زندگی ای جدید را در شهری خالی از سکنه در تگزاس تجربه کنند، با «لدرفیس»، قاتلی مشهور که ماسکی از پوست انسان بر صورت دارد، مواجه می شوند.