
یک تریلر روانشناختی خانوادگی که بحران پیچیدهای را به تصویر میکشد؛ جایی که بهترین پروفایلر کرهای، پس از کشف راز هولناک دخترش که با جنایت قتلی که در حال تحقیق درباره آن است گره خورده، با دوراهی سهمگینی روبهرو میشود.
بای آن، کارشناس امنیتی سابق، وارث جوان هی تینگ را ربوده و قصد دارد از او برای انتقام گرفتن از پدرش استفاده کند. با این حال، او به طور تصادفی او را از یک کشتار کارتل مواد مخدر نجات میدهد. با وجود سن کم، هی تینگ با ذکاوت، که اکنون تنها و بیاطلاع از سرنوشت پدرش است، پیشنهادی برای اتحاد با بای آن میدهد تا به جستجوی پدر گمشدهاش بپردازند. آنها با هم سفری غیرمنتظره را آغاز میکنند که انگیزهها و اعتماد آنها را به چالش میکشد.
سرگرد آلن شیفر به همراه تیمی از سربازان نخبه مأموریت پیدا میکنند تا تعدادی از سربازان اسیر ارتش آمریکا را نجات دهند. اما در دل جنگلهای انبوه، رخدادهای عجیبی به وقوع میپیوندد. موجودی نامرئی و ناشناخته که از سیارهای دیگر به زمین آمده است، افراد را یکییکی شکار کرده و از بین میبرد و...
یک راننده تاکسی مسافران خود را که یک زوج جوان هستند می رباید و به جاده دوردست و مخوفی می برد. طولی نمی کشد که این زوج متوجه انگیزه واقعی ترسناک راننده می شوند.
وقتی چندین کودک به دست یک قاتل زنجیرهای در بخش 36 ناپدید میشوند، یک پلیس فاسد مجبور میشود به هر قیمتی پرونده هولناک را دنبال کند.
آمِمیا یک یوتیوبر نامحبوب است که در موضوعات مربوط به علوم غریبه تخصص دارد. روزی مدیرش یک نقشهٔ طبقات خانه به او میدهد و میگوید که این نقشه در نگاه اول شبیه به یک خانهٔ معمولی است، اما نقطهای نامفهوم و مرموز در آن وجود دارد. آمِمیا شروع به بررسی دقیق نقشه میکند و در این میان، کوریهارا که یک معمار و علاقهمند به معماهاست، به او میپیوندد. آنها تلاش میکنند راز پشت این خانه را کشف کنند. در همین حال، یوزوکی با آمِمیا تماس میگیرد و میگوید که دربارهٔ خانهای که او در کانال یوتیوبش منتشر کرده، چیزهایی میداند. او به آمِمیا و کوریهارا میپیوندد تا راز خانه را فاش کنند، اما به نظر میرسد که خودش هم رازی در دل دارد.
یک مادر تنها با شیاطین گذشتهاش میجنگد تا آینده فرزندش را حفظ کند و با چالشهای سختی روبهرو میشود تا دخترش را از خطر قریبالوقوع محافظت کند.
یک دزد حرفهای پس از خراب شدن عملیات سرقتش باید برای نجات شریک ربودهشدهاش وارد قلمرو یک باند خطرناک میشود. او با دشمنان مختلف از جمله یک آدمکش بیرحم و پلیسهای فاسد مواجه میشود...
یک گانگستر سالخورده و بوکسور سابق (با بازی لیام نیسون) که بهعنوان نیروی عضله برای یک رئیس باند خلافکار در بوستون (با بازی ران پرلمن) کار میکند، یک تشخیص ناراحتکننده دریافت میکند. او با وجود حافظهی ضعیفش تلاش میکند گناهان گذشتهاش را جبران کند و با فرزندان ازهمگسستهاش دوباره ارتباط برقرار کند. او مصمم است که میراثی مثبت برای نوهاش بهجا بگذارد، اما دنیای جنایتکاران هنوز او را رها نکرده و به این راحتیها هم قصد ندارند از چنگش درآورند.
یودرا که با مشکلات خشم دستوپنجه نرم میکند، مأموریتی مخفی برای سرنگونی یک باند قدرتمند مواد مخدر به سرپرستی فیروز و پسرش شفیق به او محول میشود. یودرا این مسئولیت را میپذیرد زیرا میخواهد از فیروز برای مرگ والدینش انتقام بگیرد.